موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

 در آیین نکوداشت محمد بهمن بیگی عنوان شد؛

پیشنهاد تشکیل موسسه فرهنگی و پژوهشی محمد بهمن‌بیگی

 

رییس مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس پیشنهاد تشکیل موسسه فرهنگی و پژوهشی محمد بهمن‌بیگی و فرهنگسرایی به نام او را ارائه کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان امور عشایر ایران به نقل از خبرگزاری ها، آیین نکوداشت محمد بهمن‌بیگی، پدر تعلیمات عشایر ایران، هم‌زمان با هفته معلم در شیراز برگزار شد.

رییس مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس در این مراسم با اشاره به تقارن میلاد امام اول شیعیان، روز معلم و بزرگداشت بهمن‌بیگی، گفت: زندگی علی (ع) آموزنده است؛ 23 سال جهاد در کنار پیامبر (ص) برای بنیان‌ گذاشتن اسلام، 25 سال پس از پیامبر شکیبایی و بردباری برای وحدت و حفظ نهال نورس دین‏ و پنج سال حکومت برای عدالت و محبت.

کوروش کمالی سروستانی افزود: علی (ع) نخستین مؤمن نسل اول اسلام است، علی برادر پیامبر است، علی مظهر جهاد و رهبری است، مرد سیاست و مسئولیت اجتماعی است، علی مرد کار است، کشاورزی و تولید، علی مظهر نثر و شعر است، اندیشمند است و سخنور.

بهمن‌بیگی خواندن نهج‌البلاغه را به فرهنگ تبدیل کرد

رییس کتابخانه ملی و مرکز اسناد فارس افزود: سخنوری و نثر شکوهمند نهج‌البلاغه در کنار همه فضیلت‌های امیرالمؤمنان دو ویژگی بزرگی بود که بهمن‌بیگی را بر آن داشت تا هوشمندانه و از سر اردات خواندن نهج‌البلاغه را در مدارس عشایری به یک فرهنگ تبدیل کند؛ این تنها نشانه ارادت او به حضرت نیست.

او با اشاره به گفت‌و‌گویی از بهمن‌بیگی درباره شکل‌گیری دانش سرای عشایری گفت: بهمن‌بیگی می‌گوید، «اولین مکتب ما را که دیدند، اغلب‌شان شروع کردند به گریه! تحت تأثیر قرار گرفته بودند! دیدند ما شاگردانی داریم که نظیرشان در آن شرایط در جایی نبود. اولین معلمی هم که در چادر و توی بیابان دیدند، اسمش لطفعلی بود. این لطفعلی آدم باهوشی بود از اهالی شورجه که دهی بود بین شیراز و فسا، او تصدیق ششم ابتدایی داشت و ماهی 70 تومان به او می‌دادیم. مرد فقیری بود. یادم هست یکی از آن فرهنگی‌هایی که آمده بود ببیند من چه کار کرد‌ه‌ام، فریاد کشید و گریه کرد. اسم او "عباس اکرامی" بود. به هر حال، کار ما مورد تأیید قرار گرفت. گفتیم باید کاری کنیم که مکتب‌دارهای‌مان سِمَت رسمی داشته باشند و گفتیم چون سوادشان کم است، جایی را به نام دانشسرای عشایری تأسیس می‌کنیم تا آن‌ها بیایند و دوره‌ای ببینند و با حداقل حقوق و درجه استخدام شوند».

کمالی سروستانی به بخش دیگری از این گفت‌و‌گو پرداخت و اضافه کرد: بهمن‌بیگی در ادامه می‌گوید، «پس از تایید تشکیل دانشسرا به آن لطفعلی گفتم، از این به بعد دیگر کسی حق ندارد اسم تو را به صورت سر هم بنویسد، بلکه باید به صورت جدا از هم بنویسند "لطف‌علی" تا کار با لطف‌علی شروع بشود. این‌طوری بود که دانشسرای عشایری با لطف علی(ع) پا گرفت».

مدیر دانشنامه فارس نام‌گذاری نام یکی از پسران بهمن‌بیگی به نام «علی‌ وردی» را نیز به خاطر همین عشق و ارادت به امام اول شیعیان دانست.

او ادامه داد: بهمن‌بیگی می‌دانست انسان به میزانی که برخوردار است انسان نیست‏، بلکه انسان به میزانی که خود را نیازمندتر احساس می‌کند‏، انسان است و به همین دلیل کوشید که نیازهای تازه‌ای را در ایل نهادینه کند؛ مهم‌ترینش سواد و دانش و بینش بود برای رهایی‌اش از بند تعصب و فقر. به همین دلیل به تعالی عشایر می‌اندیشید.

کمالی سروستانی در ادامه با روایت خاطره‌ای دیگر از بهمن‌بیگی گفت: وی در سال 1349 در بازگشت از فرودگاه شیراز خطاب به معلمان عشایری می‌گوید «امروز در استقبال از یکی از مقامات، هزار افسر آمده بودند که هیچ‌کدام عشایر نبود». او از این‌که عشایر در جمع تحصیل‌کرده‌ها نیستند غمگین بود؛ اینک کجاست استاد بهمن‌بیگی تا ببینند که پس از 45 سال از آن روز غم‌انگیز، چگونه آرزوهای‌شان محقق شده است. همین چند روز پیش که جناب دکتر روحانی ریاست محترم جمهور به شیراز آمده بودند. در فرودگاه و شورای اداری به هر سو می‌نگریستی عشایر عزیز بودند. ترک و لر و عرب و خمسه. حالا دیگر فارس کم پیدا می‌شود.

او در ادامه بیان کرد: سرزمین ما دیری است که با نخستین آموزگار ایلش وداع کرده است، همان ایلیاتی اسطوره‌ساز که پرچم و لوای دانش عشایری، نخست بار، به همت بلندش بر فراز چادرهای سفید مدارس ایلی، سایه گسترد؛ ییلاق و قشلاق نشناخت و بی‌وقفه کف‌پوش نمدین چادر ایل را سرای آموختن و آموزاندن کرد. در این راه صلابتی بی‌حد نشان می‌داد که دانسته بود قدر مرد به علم است و دانش. مکتب‌داران را فرامی‌خواند و به جدّ می‌خواست که ایلیاتی را علم بیاموزاند.

کمالی سروستانی گفت: بهمن‌بیگی همت عشایری را می‌شناخت که نستوهند و استوار. کسوت علم را و دانش را زیبنده آنان بازشناخت، کانون خانواده را با چادرهای سیاه، درون آلاچیقی از نی با دیرک‌های سفید و طناب‌های پشمین، بی‌چراغ دانش برنمی‌تافت. می‌دانست که باید با زیور اندیشه مزین شود تا بن‌مایه‌هایش همچنان بی‌ هیچ کژی در امان از هر گزند تاب ماندن و سایه‌ گستراندن بیاورد.

نوشته‌های بهمن‌بیگی؛ شاهنامه منثور ایل

مدیر دانشنامه فارس درباره بهمن‌بیگی ادامه داد: وی معیشت آزاد و شاد شبانکارگی را، رنج‌ها و سختی‌هایش را بازشناخته بود و می‌دانست که در هر کوچِ ایل چه دشوار‌ی‌ها نهفته است؛ با این همه باور داشت که اگر قره‌قاج نبود، جای بسیاری از دل‌بستگی‌های زندگی از سرود نی تا رنگ رنگ گلیم عشایری، از بوی دود تا هُرم تنورهای دشت، تا پیه سوز اجاق‌های ایل، خالی بود. او خالی ایل را نمی‌خواست. او می‌خواست تا ایل بماند، تا بخشی از هویت این سرزمین با قدمت و غنای خود در هماره تاریخ بماند.

کمالی سروستانی با اشاره به ازدواج بهمن‌بیگی گفت: بهمن‌بیگی شیرزنان ایل را چون شیرمردان باور داشت.

او با اشاره به ذوق نویسندگی‌ بهمن‌بیگی گفت: باید ‌با شادروان استاد ایرج افشار هم‌داستان شویم که «نوشته‌های بهمن‌بیگی شاهنامه منثور ایل قشقایی و بویراحمدی و ممسنی و کهگیلویه است. هر کسی بخواند، می‌خواهد ایلی شود». این دانشی‌مرد فرهیخته، سرد و گرم روزگار چشیده، به تجربه دریافته بود که تنها راه نجات عشایر ایران، دانش است و سواد.

کمالی سروستانی گفت: بهمن‌بیگی می‌دانست دیگر دوران قدرت تفنگ گذشته و دانش، بنیان تحول بود. دانش ثروت راستین بود، چنان‌که پیر را برنا می‌کرد. اندیشمندان معاصر او در سرتاسر جهان به این باور رسیده بودند که در روزگار ما قدرت در دانش است و او می‌دانست که «کلید مشکلات عشایر در لابه‌لای الفباست». به همت او ایلیاتی‌های برآمده از طبیعت، با ذهن باز و دل پاک به دانشگاه‌ها راه جستند، برآمدند و امروز بذری را که او کاشت، به حاصل نشاندند.

بهمن‌بیگی رویکرد ایل را نوین کرد

او ادامه داد: بهمن‌بیگی می‌دانست که در روزگارانی نه چندان دیر، این سرزمین در تسخیر ایلات بود؛ ایل افشار، ایل زند و ایل قاجار. پس بر آن شد تا ایل را با رویکردی نوین متحول کند و به‌هنگام، به سوی اعتلا و شرافت ره بنماید و چنین است که امروز در پناه دوراندیشی او و همراهی زمانه‏، در جمع ما، در دولت ما، در استانداری، دادگستری و دانشگاه‌ها و در بیمارستان‌های ما، ایلیاتی‌های سرافراز چنین می‌درخشند و نامی می‌شوند؛ امروز هم از پس گذر سال‌ها، نونهالان ایل بالیده‌اند، شهسواران دانش و علم شده‌اند‌.

پاسداشت 100 سالگی استاد

رییس مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس خواستار برگزاری مراسم ویژه‌ای در سال 1399 به مناسبت صدمین سالگرد میلاد بهمن‌بیگی شد و ابراز امیدواری کرد که شاهد چاپ آثاری تحلیلی از زندگی و اندیشه او باشیم.

او در پایان پیشنهاد کرد که کتابخانه‌های زنجیره‌ای بهمن‌بیگی چون چادرهایش در گستره ایران‌زمین ساخته شود؛ همچنین کتاب سالانه بهمن‌بیگی، حاوی مقالات تحلیلی درباره آثار او و اسناد و خاطرات منتشر شود. 
 





تاریخ: پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394برچسب:,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا