موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

امسال من نمایندگی انتشارات ارشد را در شاهین شهر گرفتم. شروع به کار من از خردادماه 90 آغاز گردید. کار بسیار طاقت فرسایی بود. لطف مسئولین انتشارات بسیار شامل حال من بود. آنها کمک می کردند مساعدت می کردند و من هم بولدوزروار به پیش می رفتم. موفقیت خحوبی کسب کردم. مشاورین خوبی از بهترین ها انتخاب و به داوطلبین مشاوره های خوبی دادیم.

جزوات انتشارات ارشد بسیار قوی می باشد. کتابهای شرح جامه، کتابهای 10 سال کنکور، فلش کارت ارشد و سی دی های زبان و 8 مرحله آزمون اینترنتی، این انتشارات را از دیگران متمایز کرده است. کلیه کسانی که این منابع را تهیه کردند بسیار راضی بودند و این بسیار مایه خوشحالی است. یکی از مهمترین اقداماتی که انتشارات ارشد انجام داده و بسیار مورد استقبال قرار گرفته بسته های جامع آزمون وکالت می باشد که در نوع خود بی نظیر است و استقبال فراوانی از آن صورت گرفته است.

من به عنوان یکی از نمایندگیهای انتشارات ارشد، استفاده از این منابع را به کلیه داوطلبین در سالهای آینده پیشنهاد می کنم و یقین بدانید که با این بسته ها موفقیت شما تضمین شده می باشد. البته من در اطلاعیه های بعدی سعی خواهم کرد میزان رضایت داوطلبین را از این بسته ها به طرزی منطقی گزارش کنم.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

وبلاگ ها و سایت های زیادی هستند که با سوء استفاده از تمایل غریزی نسل جوان، افکار جوانان را به سمت مسائل بی ارزش و حاشیه ای سوق داده و در واقع فکر و ذهن آنها را به موضوعات فرعی مشغول می کند. به همین آنها از تفکر به مسائل اصلی موفقیت در زندگی بازمانده و آلوده به عادتهای دنیایی می شوند که توان و انرژی آنها را تحلیل برده و باعث ایجاد مشکلاتی اساسی در ادامه زندگی می شود.

وقتی یک سایت یا وبلاگی در مورد آموزش های مهارت زندگی یا رموز موفقیت باز می شود استقبال کنندگان از آن به اندازه وبلاگی که 4 تا عکس آنجوری روی سایت گذاشته نیست بلکه یک چهارم آن است. به جای اینکه وقت خود را به مطالعه رموز موفقیت و تفکر بر روی آن بگذراند به نگاه کردن بر عکسهایی که قوه جنسی آنها را تحریک نموده و فکر آنها را از هم می پاشد و ... .

لذا من در اینجا به جوانان عزیز پیشنهاد می کنم که حداقل به این سایت ها و وبلاگ های موفقیت هم سری بزنند. چرا که مواردی که در این سایت ها گفته می شود که باعث نجات آنهاست و آن سایت ها فقط به دنبال جذب مشتری به هر قیمت و منافع خود هستند. گول نخوریم.

هر زمان نسبت مراجعه به سایتهای فوق که من نام آنها را قرمز می نامم کم شد آن وقت می توان گفت ما در مسیر یک رشد فرهنگی و فکری گام برمی داریم.




تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:غریزه, گول,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

فوتبال را از جنبه های مختلفی می توان بررسی کرد. از دیدگاه مکاتب و ادیان مختلف می توان به آن نگاه کرد. همه تقریباً در مورد این دیدگاهها اطلاعاتی داریم ولی به نظر من فوتبال با این روشی که در کشور ما اداره می شود اخلاقی نیست. اخلاق را هر چقدر هم که نسبی فرض کنیم بازهم با فوتبال همخوانی ندارد. درست است که قوانین انظباطی فوتبال بازدارنده است ولی



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:فوتبال, مکاتب, ادیان, اخلاق,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

همه چیز از فکر شروع می شود. طرز تفکر ماست که در زندگی بیرونی ما متجلی می شود. از کوزه همان بیرون تراود که در اوست. لذا باید فکرمان را درست کنیم. اگر زندگی متوسط الحالی داریم به خاطر طرز تفکری است که داشته ایم. از این به بعد برای اینکه بتوانید زندگی خوبی داشته باشید باید طرز فکر خود را تغییر دهید. لذا دستورالعملی در زیر پیشنهاد می شود:



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:فکر, منفی, عادت,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.
مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.
مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند . و این مهارتها عبارتند از:
•          خودآگاهی / همدلی
•          ارتباط / روابط بین فردی
•          تصمیم گیری / حل مساله
•          تفکر خلاق / تفکر انتقادی
•          مقابله با هیجانات / مقابله با استرس



ادامه مطلب...
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

نکته بسیار مهمی که در تنظیم روابط در منزل و مخصوصاً با همسر باید در نظر گرفت لج و لجبازی است. بعضی مواقع ما لج و لجبازی خود را به مسائل دیگر ربط می دهیم و این موضوع ریشه مهر و محبت را در خانواده می کند و سردی را حاکم می کند. مرد خانواده نباید در پی ارضای حس مردانه حکمرانی خود به هر طریقی باشد. بعضی از مشکلات خانواده ها در واقع به این مسئله ربط پیدا می کند. مرد خانه مسائل دیگر را مطرح می کند ولی در واقع فقط و فقط به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود است و قصد دیگری ندارد.

اگر در خانواده های امروزی به حس مردانه حکمرانی، بهای بیش از حد بدهیم و تمام روابط ما با این موضوع گره بخورد آنگاه روابط خاص زن و شوهری به این موضوع ربط پیدا کرده و تا زمانی که زن از مرد تبعیت کامل و بی قید و شرط می کند مرد ارتباط عاطفی خوبی با زنش دارد و زمانی که زن مقداری هم تمایل به خواسته های خود پیدا می کند مرد او را طرد می کند و این بسیار مضر است. امروزه در دنیایی نیستیم که بخواهیم زنان تابع محض مردان باشند. امروزه زنان هم رشد کرده اند و از عقلانیت قویتری نسبت به گذشته برخوردارند و باید ظریفتر با آنها برخورد نماییم.

نکته مهمی که وجود دارد مرد باید حس و تمایل حکمرانی خود را به مسائل مرتبط با خواسته های زن قرار ندهد. یعنی اینکه زنان تا حدی تمایل به خودنمایی دارند و این جز ذات آنها است و نمی توان با آن مبارزه کرد بلکه می توان آنها را تعدیل کرد و لذا مرد حس و غریزه حکمرانی و مقتدر بودن خود را باید به طریقی دیگر از قبیل حفظ حریم، نفوذ کلام، شخصیت متعالی، نظافت قابل قبول و ... نشان دهد و مسائل جزئی و بی اهمیت را بزرگ نکند و آن را تبدیل به معضل زندگی ننماید.

باید عاقلانه تر فکر کنیم ما بعضی وقتها به مسائلی گیر می دهیم که فقط و فقط به دلیل تمایل ما به حکمرانی است و دلیل عاقلانه دیگری ندارد.

زنها هم علائقی دارند که جزء ذات آنها و در نهاد آنهاست و مبارزه با ذاتی که خدا در وجود زن قرار داده هیچ عایدی جز به هم ریختن اوضاع و ایجاد بحران نخواهد داشت.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

طبق اخباری که در سایت ها آمده 5 میلیون از افراد قشقایی، طرفدار تیم تراکتورسازی تبریز هستند. آنچه باعث شده مردمانی در فارس و در حدود 2000کیلومتری تبریز، به تیم تراکتورسازی علاقه داشته باشند همان هم زبانی است. البته در طول تاریخ قشقایی ها همیشه نیم نگاهی به موطن اصلی خویش که همان آذربایجان است داشته اند.

بویول گده تبریزه – قنات ریزه ریزه

این راه به تبریز میرود و قناتش ریز ریز است

تارم بیزه بیر یول ور بیزو گدگ الکمیزه

خدای من راهی به ما نشان ده تا به سرزمینمان برویم.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا


● اولین گام در دستیابی به شانس و ثروت این است که از دارائی‌های خود آگاه بوده و از آنها بهره بگیریم. باید این مطلب را بفهمیم که همه دارایی‌ها و سرمایه‌ها‏ نعمت خداست که می‌توان از آنها استفاده کرد. نعمتهایی در وجود هر شخص نهاده شده است که هر شخصی می‌تواند به اندازه درک و فهم خود از این نیروی خدادادی که در وجود وی نهاده شده است‏ استفاده کند و زندگی را به میل خود در راحتی و خوشی بگذراند. بنابراین باید هر شخصی صفات خدایی را در خود جستجو کند.

انسان باید بداند که به دنیا آمده است تا با بهره گیری از توان،گنجایش باطنی و روحی،استعداد و ذهنی پر از ایده‌های تازه بتواند شغل و درآمد خوبی داشته باشد و هم شانس و هم ثروت را متوجه خود سازد. اما زمانی شخص احساس توانگری خواهد کرد که با خدا یکرنگ شود و با او دوست باشد‏، آنوقت است که با توجه به تقوایی که دارد خودش را خوشبخت یا بدبخت می داند. در حقیقت باید گفت که پولدار شدن و رشد کردن در زندگی ربطی به کار و حرفه ندارد، بلکه ثروت ارتباط مستقیم با ذهن و باور انسان دارد و اینکه انسان چگونه خود را با محیط سازگار می کند و از گنجینه باطنی‌اش استفاده می‌کند. انسان نباید به خود اجازه دهد تا افکار منفی در او رخنه کند بلکه باید همواره به خود بگوید که: "من گنجی در نهان دارم و تا جایی که بتوانم از آن برمی دارم."

پس زمانی انسان می‌تواند به شانس و ثروت دست یابد که ذهن و فکر او بر دنیایش حکومت کند؛ یعنی زمانی که انسان به این واقعیت برسد که همانطور که نفس کشیدن در دست اوست، بدست آوردن ثروت نیز در اختیار او نهاده شده است و او می تواند هر چقدر که ثروت می‌خواهد بدست آورد بنابراین کافی است که انسان به اقیانوس فکر و ذهن خود مراجعه کند و در آن دست دراز کند تا به آرزوهای خود برسد.

● گام دوم این است که انسان باید حق خود را از زندگی بیابد‎؛ یعنی انسان باید مقام خود را در جهان هستی پیدا کرده و قدرت و استعداد خود را به دیگران نشان دهد و مفید باشد و در این صورت است که انسان می تواند حق خود را از زندگی، آرامش‏، آسودگی، رفاه، آزادی و بهره‌مندی از نعمتهای بی دریغ پروردگار درک کند. انسان باید به این قاعده اعتقاد داشته باشد که "هر طور فکر کنی همانطور می‌شود."‎؛ یعنی به اصل علت و معلول باید توجه داشته باشد که اگر به فراوانی و آسایش و نعمت و یک زندگی با نشاط و مملو از موفقیت اعتقاد داشته باشد و به آن فکر کند و از موهبت و دارایی‌های وجودی‌اش بهره بگیرد بی شک به این طریق هر چه را که می‌خواهد کسب خواهد کرد.

انسان باید افکار خود را با موج مثبت پر کند و به این اصل اعتقاد داشته باشد که پروردگار در هر لحظه برای کمک به او آماده است و حمایت کننده اوست و در هر وضعیتی به کمک او می‌آید و او را از بدبختی و بیچارگی رها خواهد کرد و این در صورتی میسر خواهد بود که انسان با توجه به تقوایی که دارد و ارتباطی که با پروردگار خود برقرار می‌کند، خدا را حامی و پشتیبان خود ببیند. بنابراین انسان اگر با خدا باشد خدا نیز همواره نیازهای او را برطرف خواهد کرد.

● گام سوم این است که انسان بخاطر نعمتهایی که خدا به او ارزانی داشته است سپاس پروردگار را به جا آورد و به این نتیجه برسد که هر آنچه که پروردگار به او عطا کرده، خود گنجی نهان است که در صورت بهره‌گیری درست می‌تواند انسان را به آرامش و خوشبختی برساند. پس انسان در هر شرایطی باید شاکر و سپاسگزار پرودگار باشد. انسان باید بداند که قانون ثروت همانطور که برای بقیه وجود دارد برای او نیز برقرار است پس انسان باید ثروت و نعمت را در یک قدمی خود ببیند و برای رسیدن به آن از نیروی باطنی‌اش بهره بگیرد. اما نکته دیگر این است که انسان خود تفکر تهیدستی و فقر را در ذهن خود تداعی می‌کند و به خود می قبولاند که تهیدست و فقیر است چرا که اشخاص دیگری نیز وجود دارند که در شرایط آنها زندگی می‌کنند، حرفه و کاری شبیه کار آنها انجام می‌دهند اما در عین حال زندگی خوش و شادی را می‌گذارنند و چهره‌ای بشاش دارند. پس انسان باید تفکر تهیدستی را نوعی بیماری روحی بداند و اجازه نفوذ این تفکر را به خود ندهد و در عوض این تفکر را در خود بپروراند که "ثروت خدا در زندگی من می‌باشد و همیشه بر آن افزوده می شود."

تفکر دیگری که انسان باید همیشه در ذهن خود داشته باشد این است که "ثروت مال من است و به آن می‌رسم". اگر انسان به این تفکر اعتقاد داشته باشد برای بدست آوردن آن سعی خواهد کرد تا از فکر و ایده‌های تازه استفاده کند و به مهارت جدید دست یابد و راه پیشرفت را در پیش بگیرد.

● گام چهارم نیز در دستیابی به شانس و ثروت این است که اولاَ انسان باید بداند که حسادت و بدخواهی مانع توانگری و دستیابی به ثروت است؛ یعنی در اینجا انسان تفکر خلاقانه ندارد و مایل است که خود به سعادت و پیروزی برسد اما دیگران از این موهبت بی بهره باشند. در اینجا انسان فکر منفی را در خود تداعی می‌کند و چنان که قبلاَ نیز گفتیم دیگر نمی‌تواند با این تفکر منفی به آنچه که می‌خواهد دست یابد. ثانیاّ انسان باید شکست را پل پیروزی بداند و با اولین شکست خود را نبازد چرا که انسان زمانی شیرینی و خوشی پیروزی حقیقی را خواهد چشید که شکستی را تجربه کرده باشد.

● سخن پایانی

از آنچه که گفتیم چنین بر می آید که سرمایه اصلی انسان در شناختن خویش و شناختن منبع بی حد نیروها و انرژی‌هایی است که در درون او نهاده شده است. که اگر انسان به این شناخت دست یابد آن زمان است که می‌تواند هر چقدر که بخواهد ثروت بدست آورد و تنها کافی خواهد بود که دست دراز کند و کامیاب گردد. پس اولین اصل توانگری و دستیابی به شانس و ثروت این است که از این مسئله شناخت داشته باشیم که فکر تنها مخزن نهانی انسان است که قادر است او را به اصل و سرچشمه منابع مادی و آشکار زندگی راهنمایی کند و به عبارتی دیگر از منبع و مخزن بی حساب باطن، ثروتی را که می‌خواهد در دستان او بگذارد. نکته دیگر این است که اگر ذهن انسان آماده باشد یعنی تفکرات مثبت را در خود بپروراند آنگاه همه چیز آماده خواهد بود. پایان سخن نیز یک توصیه حکیمانه است که انسان باید با پول و ثروت ارتباط دوستانه‌ای داشته باشد؛ یعنی آن را در راه خیر و برکت به راه بیاندازد و همواره سپاسگزار پروردگار یکتا باشد.
 




تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:ثروت, شکرگزاری, باطن, تفکر, ذهن, شانس,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

اکنون در پناه خرد الهی، در پرتو عشق الهی و به یمن هدایت و قدرت الهی به سوی کار درستی که در انتظار من است کشیده می شوم تا با ارائه خدمتی عالی، درآمدی عالی داشته باشم. هم اکنون طرح الهی زندگیم به سیمای تجربه هایی ملموس متجلی می شود تا برایم سلامت، سعادت کامل، موفقیت و ثروت بیکران آورد.




تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:خرد الهی, عشق الهی, درآمدی عالی, ثروت, بیکران,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

امروز گفتم همین جوری یک سری به سایت بزنم و مطالبی را که به ذهنم می رسد فی البداهه بنویسم. مثلاً بنویسم من خوشحال هستم. من دارای ثروت، سلامتی و موفقیت هستم. من به خودم توجه دارم. هیچ چیزی نمی تواند مرا عصبانی کند. من عاقلانه فکر می کنم. امور مالی من چرخش فوق العاده دارد. زندگی به کام من است. من خوب خوب خوب هستم و از هیچ چیز و هیچ کس نگران نیستم. من همه چیز را به خدا می سپارم. این سپردن واقعی است و لذا هر اتفاقی رخ دهد راحت و رلکس هستم. من به وظایف خودم عمل می کنم.

من شما را دوست دارم چون تجلی خداوند هستی. هرکه نمی خواهی باش. کارگر، پروفسور، دکتر، مهندس، خانه دار بی خانه، هرکه نمی خواهی باش. من دوستت دارم و از ته دل برایت درود می فرستم.

در میان این همه نعمت و برکت غرقیم چرا خوشحال نباشیم. خوشحالیم خیلی هم خوشحالیم. لذا به تو عزیزم هم توصیه می کنم از تمام عادتها و قید و بندهای دنیایی خارج شو و خود را به نیروی هماهنگ کائنات بسپار ببین چه حالی می کنی. مگر می شود در دامن نیروی لایزال و بی نهایت باشی و از آن سرشار نگردی و زندگی ات عالی نباشد.

موانع و مشکلات پله های ترقی ما هستند. هر وقت دچار مشکلی شدید خوشحال باشید چون در واقع یک پله به شما نشان داده شده که شما را به رشد و پشرفت دعوت می کند.

یعنی ما چقدر راه را اشتباه میریم. جایی که باید خوشحال بشیم ناراحت می شیم. مشکل یا پله ترقی ماست یا اینکه زدیم به جاده خاکی و او داره به ما هشدار می ده که راهت را پیدا کن در خاکی هستی.

با این دید دنیا چقدر شیرین می شود. شیرینی بدون عادت. شیرینی که هر چه رخ داد شیرینی است و حلاوت. شما فقط درس می گیری راه را پیدا می کنی و حلاوت را با یاد خدا قویتر می کنی و خدا را در وجود خودت قویتر می کنی.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

بسیاری از ما در صورتیكه فلسفه‌ی كاری كه انجام می‌دهیم بدانیم احساس تعهد بیشتری نسبت به آن خواهیم كرد. ما در این فصل به بررسی اصول بنیادین پرورش عزت‌نفس می‌پردازیم.
1)بررسی دقيق: قبل از ایجاد هرگونه تغییری، منطقی است كه مطالعه دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم
2) توضیح: زمانیكه كه اطلاعات خود را جمع‌آوری كردیم، باید آنها را تا حد امكان تجزیه و تحلیل كنیم و مسئولیت هر آنچه را نتوانستیم تغییر دهیم به دیگران واگذار كنیم.
3) عشق: دوست‌داشتن خود باید به سرعت و كاملا در تمامی روش‌های عملی و قابل‌اجرا در نظر گرفته شود.
4) تمركز: باید در هر برنامه شما تنها بر روی یك مسئله تمركز كنید و به عمق آن توجه كنید
5) تصور: ایجاد تصویری روشن كه شخصیتی كه مایل به رسیدن به آن هستید باعث ايجاد انگیزه و پیشرفت می‌شود
6) خط ‌مشی: طرح و برنامه خود را با یك سازماندهی عالی تقویت كنید. در كنار هر هدف طولانی‌مدت سه هدف كوتاه مدت داشته باشید.
7) محرك‌ها: شناختن محرك‌های كاهش عزت‌نفس در ما، كمك می‌كند اقدام های مناسب را در مورد آنها انجام دهیم.
8) تشویق: از آنجا كه افراد با عزت‌نفس ضعیف از تشویق كردن خود غالبا پرهیز می‌كنند.ما همواره نیازمند فردی هستیم كه دائما شما را به خاطر پیشرفت‌هايتان تشویق كند.
9) تجربه: مطمئن‌ترین راه برای آزمودن روش مناسب برای تقویت عزت‌نفس، تجربه شخصی آن است




تاریخ: شنبه 28 آبان 1390برچسب:عزت نفس, عشق, تشویق, محرک ها, خط مشی, تمرکز,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

چند نمونه از عواملی كه عزت‌نفس كودكان را كاهش می‌دهد عبارت است از:
1) بی‌توجهی به آن‌ها و احساساتشان
2) مورد تمسخر و تحقیر قرار گرفتن
3)‌برطرف نشدن نیازهای اساسی آنها
4)‌مقایسه كردن آن‌ها با دیگران
5) حمایت بیش از حد
6) تنبيه بیش از حد و ...
بررسی‌ها نشان داده‌اند كودكانی كه در معرض چنین ضربه‌هایی قرار می‌گیرند در دوران بزرگسالی از دو مسئله به‌شدت رنج می‌برند:

1) حالت شخصیت قربانی: هیچ قدرتی برای دفاع از خود ندارد و خوشبختی‌های خود را ناپایدار می‌پندارند و هیچ انگیزه‌ای برای رسیدن به خواسته‌هايشان نخواهند داشت
2) نقص در مهارت‌های اجتماعی و شخصیتی: قادر به حفظ روابط خود نیستند و اعتمادبه‌نفس ندارند و حتی در برابر تحسین دیگران دستپاچه می‌شوند
اما در زندگی روزمره كنونی حتی اگر دوران كودكی لذت‌بخشی داشته باشیم ممكن است عزت‌نفسمان آسیب ببیند و بعضی از مواردی كه به عزت‌نفس در بزرگسالی اسیب می‌رساند عبارت‌اند از: مورد بی‌توجهی و عدم پذیرش قرار گرفتن، مورد قضاوت غيرمنصفانه قرار گرفتن، فریب خوردن بخصوص از طرف فردی معتمد و …
و البته نباید تسلسلی كه به محض دریافت یكی از این ضربه‌ها در ما آغاز می‌شود را فراموش كنیم. آسیب این ضربه‌ها بر افراد مختلف، متفاوت است و بستگی به عواملی از جمله: شدت ضربه و میزان قدرت و وضعیت اجتماعی، سلامتی جسمانی ما، كیفیت مهارت‌های خود حفاظتی كه ما را قادر می‌سازد به مقابله بپردازیم و توانایی ما برای مقاومت، دارد.
بنابراین امری ضروری است بدانیم در دفاع از عزت‌نفس خود، چگونه باید از روش‌های موثر هدف‌دار و حتی جسورانه استفاده كنیم.




تاریخ: شنبه 28 آبان 1390برچسب:عزت نفس, کودکان, ,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

مقاله« خودتحلیلی - خود را تحلیل کنیم» مدیر وبلاگ موفقیت به سبک ایرانی در مجله موفقیت شماره 221 به چاپ رسید. علاقمندان می توانند این مجله را تهیه کنند. البته در آینده ای نزدیک این مقاله در این وبلاگ منتشر خواهد شد.




تاریخ: شنبه 28 آبان 1390برچسب:خودتحلیلی, خود را تحلیل کنیم, موفقیت,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

من در کمال فرزانگی، عشق و داوری نیکو در همه امور مالیم از اقتدار مثبت جوهر غنی خدا کام می جویم و از هر جهت توانگرم.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

لحظه به لحظه زمان توفیق الهی است. معجزه از پس معجزه می آید و برکت ها و شگفتیهای خدا هرگز از بارش نمی ایستند.




تاریخ: شنبه 28 آبان 1390برچسب:بارش, برکت, نعمت, ثروت, جمله تأکیدی,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

هم اکنون رویدادهای دلپذیر پیش می آیند.




تاریخ: شنبه 28 آبان 1390برچسب:رویدادهای دلپذیر,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

خدا مرا به دست فرشتگانش سپرده است تا در همه حال مراقبم باشند.




تاریخ: شنبه 28 آبان 1390برچسب:مراقبت, فرشتگان,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

کسانی می گویند مگر ایرانی موفق هم وجود دارد که شما نام وبلاگ خود را به این نام گذاشته ای. خوب نمی خواهیم در مورد گفته های این عزیزان نقد و بررسی کنیم ولی لازم است در این خصوص نکاتی را به استحضار برسانیم.

ریشه های هر ملتی را نمی توان قطع کرد تاریخ این را نشان داده است. مطالعه وضعیت ملت هایی که تحت اشغال قرار گرفتند ولی موجودیت و هویت خود را حفظ کردند. کشور و ملت ایران هم از این امر مستثنی نیست و با توجه به اینکه در طول تاریخ مورد هجوم وحشیانه قرار گرفته و در آن تمام زیرساختهای خود را از دست داده ولی دوباره رشد کرده و حتی مهاجمین را تحت تأثیر قرار داده است و این نشان از غنای فرهنگی ملت ایران دارد. در حالیکه قدرت دست مهاجم است ولی از لحاظ فرهنگی مغلوب می شود و حتی بعضی از این مهاجمین به جبران یاغیگریهای اجداد خود می پردازند.

ملت ایران همیشه صلح طلب و یگانه پرست بوده است و این را همه می دانیم و مطالعه تاریخ بیانگر این مطلب است که مورد وثوق است. ملت ایران از دیرباز آزاده بوده و آزادیخواه محسوب می شده است.

از همه مهمتر در بین رجال ایرانی در اعصار مختلف افرادی وجود داشته اند که مسیر تاریخ را عوض کرده اند مگر کتابهای ابوعلی سینا تا دهه های پیشین در بهترین دانشگاههای اروپایی تدریس نمی شد. اکتشافاتی مهمی که در علوم مختلف توسط دانشمندان ایرانی به وقوع پیوسته همه بیانگر حضور فضای موفقیت و رشد در میان ایرانیان بوده است منتهی در طی قرون اخیر به دلائلی ایران عقب ماند و این قابل جبران است.

افراد موفق ایرانی در بیشتر نقاط دنیا وجود دارد و در ایران خودمان هم افرادی همچون پروفسور حسابی، کاظمی آشتیانی، احمد آرام، اردشیر حسین پور و شهید دکتر شهریاری و شهید دکتر رضائی وجود دارند که بررسی و مطالعه زندگی آنها می تواند سرمشقی برای جوانان و طالبان پیشرفت باشد.

پس وبلاگ «موفقیت به سبک ایرانی نه تنها به جاست بلکه همه ما در این مورد کوتاهی و قصور داشته ایم. ما از زندگی افراد موفق خارجی هم استفاده خواهیم کرد و علم را هر جا باشد ولو در چین یاد خواهیم گرفت ولی اصلاً نمی توانیم گذشته روشن خود را زیرسئوال ببریم.

گذشته روشن قطعاً در آینده ای روشن تر تأثیر خواهد داشت اگر از این مقوله خوب استفاده کنیم.

خلاصه اینکه ما باید بر داشته های خود آگاه باشیم در آن صورت بهتر می توانیم برای رشد و تعالی خود هدفگزاری و برنامه ریزی کنیم.




تاریخ: چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:موفقیت به سبک ایرانی, سبک ایرانی,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

استیو جابز، لری پیچ، بیل گیتس و… همه اینها افراد موفق و هوشمند در دنیای فناوری به حساب می آیند. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که این افراد چگونه فکر کرده اند و چطور توانسته اند به موفقیت شان برسند؟

شاید شما هم جزو کسانی باشید که علاقمند هستند پا به درون این دنیای بزرگ برای رقابت و پیشرفت بگذارید. اگر چنین است بد نیست با ۱۲ فرمول مهم برای پیشرفت در این مسیر آشنا شوید.

برای فکر کردن وقت بگذارید:

اگر می خواهید بهتر فکر کنید باید روی آن کار کنید و وقت بگذارید. باید در هفته یک زمان مشخص برای فکر کردن داشته باشید. اکثر افراد موفق و مدیران خوب بخشی از زمان شان را به فکر کردن اختصاص می دهند. برای مثال آقای دن کتی هر دو هفته یک بار، یک زمان نیم روز را به فکر کردن اختصاص میدهد و هر ماه یک روز کامل را به این کار اختصاص می دهد. همچنین او هر سال هم دو یا سه روز را به صورت کامل به فکر کردن اختصاص می دهد.

انرژی تان را در جای درست مصرف کنید:

از قانون ۸۰/۲۰ استفاده کنید. باید هشتاد درصد از انرژی تان را روی ۲۰ درصد کارهای مهم تر صرف کنید. فراموش نکنید که شما نمی توانید به همه چیز و همه کار برسید و مهم این است که درست انتخاب کنید.

مهم ترین کارها و اهداف را در زندگی تان مشخص کنید و هشتاد درصد از وقت و انرژی تان را به آن اختصاص دهید.

افراد باهوش خودشان را در مقابل تفکرات متفاوت قرار می دهند:

این مهم است که خودتان را در مقابل تفکرات و عقاید مخالف خودتان قرار بدهید. سعی کنید با کسانی ارتباط داشته باشید که تفکرات و ایده های شما را به چالش می کشند و با آنها مخالفت می کنند. این موضوع سبب می شود که اشکلات کار خودتان را بهتر پیدا کنید و تفکر منطقی تری داشته باشید.

ایده داشتن و عمل کردن: تفاوت از زمین تا آسمان

داشتن فکر خوب و ایده های زیاد شاید سخت نباشد. اما تمام آنها زمانی ارزش دارند که به آنها عمل کنید. رویا پردازی به تنهایی ارزش زیادی ندارد و کار شما وقتی ارزشمند است که به آنها عمل کنید. در طرف دیگر باید بدانید که هر ایده ای طول عمر خودش را دارد. اگر دیر برای اجرایش بجنبید ممکن است تاریخ مصرف اش گذشته باشد.

ایده های خام نیاز به پخته شدن دارند:

هیچ وقت دنبال ایده ای که ناگهانی به ذهن تان رسیده، نروید. کمی زمان بگذارید و روی آن فکر کنید. بسیاری از ایده های ناگهانی که در ابتدا طلایی به نظر میرسند، با ساعاتی تفکر به نظر خنده دار و غیر منطقی می آیند. هر ایده ای را باید تحت بررسی قرار بدهید و نکات مثبت و منفی اش را بررسی کنید. اگر در نهایت نتیجه مثبت بود آن وقت می توانید دنبالش بروید.

افراد باهوش با افراد باهوش می چرخند!

اگر می خواهید خوب فکر کنید سعی کنید در ارتباطات اجتماعی تان با افرادی زندگی کنید و سروکار داشته باشید که آنها هم خوب فکر می کنند و انسان های باهوش به شمار می آیند. کمک آنها سبب می شود که شما هم ایده ها و تفکرات بهتری را پرورش بدهید.

این جمله معروف را شنیده اید که «هر انسانی را می توان از روی دوستش شناخت؟» واقعیت این است که اطرافیان روی فکر کردن شما تاثیر می گذارند بنابراین آنها را با دقت انتخاب کنید.

عقاید عمومی را قبول نداشته باشید:

اگر عموم مردم چیزی را قبول داشته باشند دلیل نمی شود که شما هم آن را قبول کنید. در بسیاری از موارد اکثرا مردم موردی را بدون فکر کردن قبول می کنند چون افراد زیادی آن عقیده را قبول دارند. (که آن هم نتیجه فکر نکردن است) بسیاری از ایده های نو و محصولات با قبول نکردن تفکرات عامه به موفقیت رسیده اند. بنابراین در مورد هر ایده و عقیده ای خودتان فکر کنید و به تفکرات عامه توجه نداشته باشید.

برای اینکه متفاوت فکر کنید کارهای متفاوت انجام بدهید:

روش های متفاوتی برای انجام کارهایتان امتحان کنید. با افراد جدیدی آشنا شوید و کتاب های مختلفی بخوانید. حتی کتاب هایی که ممکن است به نظرتان خسته کننده بیایند. نکته در اینجا است که خودتان را در برابر جریان ایده ها و تفکرات مختلف قرار بدهید تا یک بعدی فکر نکنید.

ایده های شما همیشه درست نیست:

نباید این تفکر را داشته باشید که همیشه درست فکر می کنید و کار درست را انجام می دهید. برای نظرات دیگران هم ارزش قایل شوید و سعی کنید از اشتباه هایتان درس بگیرید. همه ما در زندگی مرتکب اشتباه های زیادی می شویم.

برای روزتان برنامه ریزی کنید:

افراد زیادی برای هر روزشان برنامه ریزی می کنند. اما افراد باهوش برای روز، هفته، ماه و آینده طولانی مدت شان برنامه مشخص دارند. کسی که دارای هدف و برنامه است هیچ کاری را بدون دلیل انجام نمی دهد. آنها حتی در مهمانی و تفریح هم به دنبال یادگیری و نزدیک شدن به هدف هایشان هستند.

«انجام میدهم» و «می توانم» افعال شما هستند

افراد خلاق خودشان را صرف ایده ها می کنند آنها از سختی کشیدن لذت می برند. از شکست ترسی ندارند و سعی می کنند با دیگر افراد خلاق ارتباط داشته باشند. می توان روی حرف آنها حساب کرد و منفی فکر نمی کنند. از نظر آنها مشکلات به راحتی قابل حل شدن است. هنری فورد جمله مشهوری دارد که می گوید: «انجام دادن هیچ کاری واقعا سخت نیست. اگر آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنی»

افراد خوشبین واقع گرا نیستند:

اگر ذاتا انسان خوشبینی باشید باید مراقب خودتان باشید. اگر فکر کنید که همه چیز به خوبی و درستی پیش میرود کاملا در اشتباه اید و وقتی متوجه می شوید که اتفاق های جبران ناپذیری افتاده است.

داشتن یک دیدگاه واقع گرا سبب می شود که هر چه سریع تر مشکلات را پیدا کنید و برای رفع آنها بکوشید. برا اینکه انسان واقع گرایی باشید باید ۱-واقعیت ها را قبول کنید ۲-به سختی تلاش کنید ۳-به مزایا و معایب هر چیزی فکر کنید ۴-به بدترین حالت ممکن در هر کاری فکر کنید و برایش برنامه ریزی کنید و نهایت ۵-بر اساس منابع موجود و واقعیت ها فکر کنید و برنامه ریزی کنید.

برگرفته از سایت تبیان




تاریخ: چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:افراد موفق, افراد باهوش, ,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

خانواده ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین نهاد جامعه بشری محسوب می‌شود و نقش بسیاری در فرآیندهای اجتماعی و بهداشت روانی فرد و جامعه ایفا می‌کند. نقش خانواده در فرهنگ ایرانی بسیار برجسته بوده تا جایی که به درستی می‌توان خانواده را مهم‌ترین رکن جامعه ایرانی دانست.

خانواده

خانواده به مفهوم محدود آن عبارت است از یک واحد اجتماعی، ناشی از ازدواج یک زن و یک مرد که فرزندان پدید آمده از آنان خانواده را تکمیل می‌کنند. در تعریف دیگری، خانواده شامل مجموعه‌ای از افراد است که با هدف و منافع مشترکی زیر یک سقف گرد هم می‌آیند.

اسلام خانواده را گروهی متشکل از افراد، دارای شخصیت مدنی، حقوقی و معنوی معرفی می‌کند که هسته اولیه آن از ازدواج مشروع زن و مردی تشکیل می‌شود و نکاح، عقدی است که براساس آن رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار می‌شود و در آن طرفین دارای وظایف و حقوق جدید می‌شوند.

ارتباط خویشاوندی در سایه نکاح پدید می‌آید و اعضای آن روابط قانونی، اخلاقی و عاطفی دارند.

جامعه شناسان خانواده را یک پدیده تاریخی می‌دانند که از اجتماع کلی جدا نیست. اساس تشکیل خانواده این است که زن و مردی می‌کوشند اراده خود را بر تأسیس آن و قبول تکالیفی که شرع برای آنها معین کرده است، محقق سازند.

بر این اساس خانواده یک تأسیس حقوقی به حساب خواهد آمد که اعضای آن با رشته خونی با هم پیوند پیدا می کنند.همچنین واحدی است اجتماعی که در عین حال خصایص یک نهاد و یک گروه را واجد است.

کارکردهای خانواده

خانواده دارای وظایف مهم و خطیری است که بقای نسل، پرورش نسل و مراقبت از آن به سبب حفاظت از خطرات گوناگون، صمیمیت و نزدیکی تنگاتنگ با اعضا و همرنگی و همدلی و تعاون، تکمیل و تکامل و ایجاد زمینه امن و آسایش در خانواده، به گونه‌ای که موجبات رشد از هر حیث فراهم شود.

نقش و جایگاه خانواده

خانواده تنها نظام اجتماعی است که در همه جوامع‌ از مذهبی و غیرمذهبی پذیرفته شده و در جوامع گوناگون دارای نقش، پایگاه و منزلت‏های متفاوت است، با اینکه خانواده هسته‌ای کوچک از اجتماع است، در حیات اجتماعی مردم نقش و تأثیری فراوان دارد.

خانواده هسته اول همه سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی است. همه نقش‌های مربوط به ایجاد تمدن و انتقال مواریث و رشد و شکوفایی انسانیت به آن مربوط می‌شود و نیز همه سنت‌ها، عقاید و آداب و ویژگی‌های فردی و اجتماعی از طریق خانواده به نسل جدید انتقال می‌یابد.

انگیزه اعضایش در انگیزه‌های اجتماع تأثیر می‌گذارد. چگونگی مشی و سبک زندگی آن در اخلاق جامعه و در صحت یا بیماری آن نقشی مؤثر دارد.

آموزش خانواده در مدارس

در سال گذشته ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از اولیا در کلاس‌های آموزش خانواده شرکت کرده‌اند.

معاون سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان در این باره به همشهری گفت: مادران ۴/۴درصد بیشتر از پدران در کلاس‌های آموزش خانواده مدارس شرکت داشته‌اند.

نقش کلاس‌های آموزشی انجمن اولیا و مربیان در ارتقای فرهنگی، عدم درخواست طلاق از سوی زنان، عدم گرایش به اعتیاد و ... تجربه و بازدید و بازرسی‌ها نشان می‌دهد در مدارسی که مسئولان انجمن‌های اولیا را زنان تشکیل می‌دهند، زمینه و بستر کار برای اعضای انجمن بیشتر فراهم بوده است.

سال گذشته ۸میلیون نفر در کلاس‌های سخنرانی انجمن‌های اولیا و مربیان شرکت کرده‌اند که ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر آنها زنان بوده‌اند.

آموزش خانواده و والدین در دهه‌های اخیر در اکثر کشورهای دنیا به عنوان یک امر ضروری در جهت ایجاد محیط خانوادگی مناسب برای رشد فرزندان و پیشرفت تحصیلی آنان مد نظر قرار گرفته است.

اغلب تحقیقات بر این واقعیت تأکید دارند که در امر تربیت فرزندان باید از آموزش‌‌های جامع، سازمان یافته و از پیش طراحی شده، بهره‌مند شد.

آموزش خانواده را می‌توان فرآیندی دانست که با توجه به امکانات تربیتی عامی که به طور خودجوش درجامعه وجود دارد، به صورت سازمان یافته و نظام‌مند عمل می‌کند. زیرا جامعه و خانواده‌ها از نوعی امکانات تربیتی که حاصل مرور زمان و کسب تجربه‌های مختلف در فراز و نشیب زندگی هستند، برخوردار هستند و در واقع آموزش خانواده نه تنها نقطه شروع آموزش تربیتی نیست بلکه نوعی آموزش است که در قالب آن تجربیات علمی اولیا درخصوص برخورد با فرزندان با توجه به نیازهای جدید جامعه ساماندهی می‌شود.

سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان بر اساس نیازهای فعلی خانواده‌ها در جامعه امروز و با توجه به شناخت ضعف‌ها و نواقص برنامه‌های گذشته و مسئله‌هایی که مانع دستیابی به اهداف آموزش خانواده بوده، به طراحی نظام جامع آموزش خانواده پرداخته که می‌تواند به عنوان یک مبنای اصولی و حساب شده نسبت به روند گذشته در امر تعلیم و تربیت اولیا و مربیان مورد توجه قرار گیرد.

ویستا/گردآوری :گروه خانواده خوشبخت تبیان زنجان




تاریخ: چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:کودک, موفقیت, جامعه, خانواده,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

برای موفقیت هر فرد در آینده باید خلاقیت در او نهادینه شود به همین منظور شش ترفند که موجب افزایش خلاقیت در کودکان می شود ارائه می کنیم:

خلاقیت، هنر ایده‌پردازی است كه ضمن تداعی اندیشه‌های نو در ذهن آدمی، همچون پلكانی انسان را به قله موفقیت نزدیك می‌كند.
علم نوآوری اگرچه پس از قرارگیری فرد در جامعه، زمینه شكوفایی بیشتری پیدا می‌كند و به فرد انگیزه تلاش برای ترقی را می‌دهد اما از سنین كودكی و پس از آن، در دوران تحصیل نیز قابل رشد و شكوفایی است. به‌گونه‌ای كه چنانچه والدین وقت بیشتری برای پرورش روحیه نوآوری و ابتكار فرزند خود قائل شوند به‌طور مسلم، فرزندان خانواده شانس بیشتری برای دستیابی به موفقیت‌ها پیدا خواهند كرد. ضمن آنكه اعتمادبه‌نفس قوی‌تری پیدا خواهند كرد.
بهره‌گیری از تدابیر ذكر شده، به پرورش قوه نوآوری و خلاقیت كودكان توسط والدین كمك زیادی می‌كند.
تشویق به فعالیت‌های فنی، یادگیری و تجربه، حق هر كودكی است بنابراین منع فرزندان از انجام برخی امور فنی در خانه و یا حتی تعمیر وسایل ساده خانه البته با كمك والدین، درست نبوده و امكان كسب تجربه و مهارت را از فرزندان خانواده سلب می‌كند. بر این اساس توصیه می‌شود هنگام تعمیر وسایل، والدین اموری مانند پیچاندن پیچ یا كوبیدن میخ روی دیوار یا تخته را به فرزند خود محول كنند تا مهارت‌های فنی آنان شكوفا و در نتیجه امكان ایده‌پردازی‌شان فراهم شود.
از فرزند خود انتظار زیادی داشته باشید. هرگز مسئولیت‌ها را از فرزندانتان جدا نكنید. هنگامی كه فرزندتان مشغول بازی با دوستانش است از او بخواهید رهبری گروه را به عهده گیرد و وسایل مورد نیاز دوستانش را فراهم كند. كنترل دیگر كم‌سن و سالان و هدایت گروه، مسئولیت جالبی برای فرزندان است كه به نقش‌پذیری‌شان كمك كرده و ذهن آنان را به فعالیت
وامی‌دارد.
از خمیر خام استفاده كنید. تركیباتی مانند گل خام كوزه‌گری یا خمیربازی، سرگرمی خوبی برای تقویت خلاقیت و حس نوآوری كودكان است. والدین در این موارد می‌توانند نمونه‌ای از گل یا صورت انسان را با اشكال خمیری بسیار ساده، بسازند و از كودك خود نیز ابداع اشكال دیگر را بخواهند. چنین تجربه‌هایی و حتی ساخت چشم و ابرو هر چند ساده به كمك خمیر به پرورش قوه تخیل كودك كمك می‌كند.
كودك را پس از تلاش فكری تشویق كنید. هنگامی كه كودك شما، جواب مسئله‌ای را دریافته از كلمات تحسین‌آمیز برای تشویق او استفاده كنید. این كار انگیزه كودكان را برای تلاش فكری بیشتر می‌افزاید.
منطقه‌ امن پیرامون كودك خود را توسعه دهید. كودك خود را به محیط‌های ناآشنا ببرید تا فرهنگ‌ها و محیط‌های جدید را شناخته و دیدگاه وسیع‌تری نسبت به جهان پیرامون خود پیدا كند.
دریافت نكات و پیام‌های محیطی از سوی كودك باعث باز شدن دریچه‌های بیشتری در ذهن او شده و شناخت و درك او را افزایش می‌دهد.


كودكان هدیه‌های خداوند هستند كه به والدین ارزانی داشته و این بر عهده پدر و مادر است كه از آنها مراقبت كرده و در جهت اعتلای كمالات انسانی و رشد فرهنگی و تحصیلی آنها بكوشند.
مقدمه بهبود و رشد تحصیلی فرزند افزایش خلاقیت و بهبود ذهن و هوش او است. این افزایش خلاقیت بهتر است از سنین نوزادی آغاز شود اما با كمك راهكارهایی كاربردی، در سن نوجوانی نیز فرزند می‌تواند به خلاقیت و هوش بالا دست یابد. نخستین گام در افزایش هوش كودك آموزش همراه شادی و با وسایل هیجان‌انگیز است. كودك نسبت به شناخت محیط اطرافش بسیار كوشا است و هنگام بازی مسائل مختلف و فراوانی را فرامی‌گیرد، به همین دلیل هنگامی كه با یك اسباب‌بازی به اندازه كافی بازی كرد و آنچه را كه می‌خواست فراگرفت آنها را به كناری انداخته و اسباب‌بازی‌های جدیدی را جست‌وجو می‌كند.
اینگونه می‌شود اطمینان داشت كودك همزمان با رشد جسمی، در طول زندگی خود، با كمك وسایل و بازی‌های مختلف مسائل فراوانی می‌آموزد و زندگی برایش تبدیل به یك كلاس آموزشی می‌شود. پدر و مادر به عنوان آموزگار و الگوی طبیعی كودكان به‌شمار می‌روند، جدا از تعداد آموزگارانی كه كودك چه در مدرسه و چه در خارج از مدرسه دارد، والدین نخستین و مهم‌ترین آموزگاران كودك به‌شمار می‌روند بنابراین آموزش درس‌های با ارزش به كودكان، از اصلی‌ترین وظایف هر پدر و مادری است.
متأسفانه گاهی والدین توانایی كودكانشان را در یادگیری ناچیز می‌پندارند. در سنینی كه نوزاد شروع به سخن گفتن می‌كند توانایی فوق‌العاده‌ای در تشخیص الگوهای مختلف دارد. به همین دلیل كارشناسان این زمان را بهترین زمان برای آموزش مهارت‌های زبانی كودك می‌دانند.
با نشان دادن فعالیت‌ها و عناوین مختلف به كودك، او به والدین علاقه‌مندی‌هایش را نشان می‌دهد، به همین دلیل توصیه می‌شود به كودك اجازه داده شود علاقه خود را دنبال كرده و عناوین دیگر را به آن پیوند داده و از آن پس اجازه دهند كودك ادمه راه را به دست گیرد.
بهتر است از آزمودن كودك بشدت اجتناب ورزند زیرا كودك از آزموده شدن بیزار است و این مسئله هیجان یادگیری را در او كاهش می‌دهد.
والدین باید به موفقیت فعالیت‌های آموزشی كه با كودك انجام می‌دهند اعتماد داشته باشند، اعتماد به یادگیری كودك و خودداری از راهیابی احساس شك و تردید به دل از پایه و اساس آموزش كودكان محسوب می‌شود.
اعتماد به نفس و احترام به نفس كودك دو ویژگی برتر شخصیتی است كه والدین باید در جهت افزایش آن اقدام ورزیده، از انتقادهای مخرب خودداری كرده و هر شب پیش از خواب، بازشماری موفقیت‌هایی كه به دست آورده، تحسین و ستایش و تشویق به ادامه آنها، تغییرات شگرفی در افزایش اعتماد به نفس كودك ایجاد می‌كند.
كودك باید مهارت تعیین و سازماندهی اهدافش را هرچه زودتر فرا گیرد و والدین باید به او در این امر كمك كنند، و اهداف روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه برایش تنظیم كنند.
كودك مهارت طرح‌ریزی و برنامه‌ریزی و ایجاد تغییرات در صورت نیاز را به كمك والدین فرا می‌گیرد، والدین نیز در پایان سال دستاوردهای او را با ترتیب یك جشن هرچند كوچك یادآوری كرده و بدین ترتیب او را تشویق كنند، علاوه بر این با این روش كودك نحوه دستیابی به موفقیت‌هایش را دوباره مرور كرده و با انگیزه قوی‌تری در ادامه آن راه سعی می‌كند.
كودك باید یاد گیرد اشتباه‌كردن جزئی از فعالیت‌های كاری است و انسانی كه اشتباه نمی‌كند در واقع كاری انجام نداده است، تلاش‌كردن و شكست‌خوردن بسیار طبیعی است و شكست به افزایش تجربه و فرصت یادگیری دوباره كمك شایانی می‌كند و پیغام‌هایی به بدن می‌فرستد تا راه‌های متفاوت را تا رسیدن به پیروزی تجربه كند. علاوه‌بر این كودك باید مهارت مدیریت این شرایط را از پدر و مادر خود فرا گیرد و دلسرد و ناامید نشده، هدف خود را دنبال كرده، دست از كار نكشد و منصرف نشود.
درس مهم دیگری كه كودك باید فرا گیرد ارتباط قوی و محكم با اعضای خانواده و خاطره‌های زیبا و ماندگاری است كه هنگام ثبت موفقیت در ذهن او و خانواده‌اش می‌ماند.




تاریخ: چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:خلاقیت, کودک, شکوفا,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

در راستای نهادینه کردن موفقیت از دوران کودکی در افراد لازم است به نکاتی که باعث خوش بینی در کودکان می شود اشاره کنیم.

*‌ اجازه دهید كودك موفقیت را تجربه كند. كودكان زمانی كه به موفقیتی دست پیدا می‌كنند، می‌توانند اعتماد به نفس و خوش‌بینی را تجربه كنند و این خصوصیات را پرورش دهند. بنابراین از همین امروز شروع كنید؛ بگذارید كودك بعضی از كارها را خودش انجام دهد و با موفقیت به پایان برساند. (در این وضعیت شما می‌توانید به او كمك كنید، اما هیچ‌وقت تمام كار را خودتان برای او انجام ندهید.)

*‌ برای موفقیت‌های كودك ارزش قائل شوید. زمانی كه كودك به موفقیت می‌رسد، به او كمك كنید متوجه شود چگونه به این مرحله رسیده است و این موفقیت را به عنوان ویژگی مثبت او بدانید.

*‌ دائم كودك را تشویق نكنید و برای هر كاری او را مورد تمجید و تحسین قرار ندهید. متخصصان می‌گویند اگر به كودك بگویید هر كاری كه انجام می‌دهد فوق‌العاده است ـ به جای این ‌كه به او كمك كنید موفقیت‌های واقعی را تجربه كند ـ او را در موقعیت نامناسبی قرار می‌دهید كه برایش نقطه‌ضعف محسوب می‌شود.

فراموش نكنید هیچ‌وقت برای این‌ كه مثبت‌اندیش‌تر باشید، دیر نیست. پس اگر شما هم حس می‌كنید خیلی مثبت فكر نمی‌كنید، از همین امروز طرز فكرتان را تغییر دهید تا فرزندان شما هم خوش‌بین‌تر باشند و خانواده‌ای موفق‌تر داشته باشید.

 

   




تاریخ: چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:خوش بینی, کودک, موفقیت,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

حراست از اندیشه عاطفی و ذخیره انرژی برای استقلال مالی ضروری است. به عبارت دیگر برای توانگری پایدار باید شهامت متفاوت بودن را دست کم برای مدتی داشته باشید. لحظه یی که انسان باید از خودش دل و جرأت نشان دهد لحظه یی که در معرض خطری شدید است. آدمی برای پیروزی چشمگیر باید آماده و مشتاق خطر فراوان باشد. این بدان معناست که باید دارو ندار خودش را در معرض آزمایش قرار دهد.

البته این به معنای زندگی منزوی و یا گوشه گیری از دنیا نیست. کاملاً برعکس، به معنای یک زندگی شادمانه و رضایت بخش و سرشار از نشست و برخاستهای موافق و هماهنگ و عاری از هرگونه فعالیت غیرلازم است. وقتی تصمیم می گیرید که از نظر مالی مستقل شوید بیدرنگ ذهنتان را به این که«مردم چه فکر می کنند» می بندید و شهامت تمرکز بر هدفتان را پیدا می کنید.وقتی به سوی توانگری پیش می روید دیگر اهمیت نمی دهید که همکاران پیشین شما چه فکر می کنند زیرا بی تردید هرچه بگذرد همراه با گسترش نگرشتان، آشنایان و روابطی تازه و رضایت بخش تر و هماهنگ تر خواهید آفرید.

بیشتر مردمان موفق، بزرگ می اندیشند و خودشان و همکارانشان را محدود نمی کنند. اگر می خواهید از بسیاری از اندیشه ها و باورهای حقیر رها باشیدبزرگ اندیشیدن را آغاز کنید. حواستان را متوجه استقلال مالی کنید تا کسانی که کوچک می اندیشند از سر راهتان کنار بروند. در این راه دوستانی پایدار خواهید یافت که به شیوه یی دلپذیر به یاریتان می شتابند تا از نردبان ترقی بالا بروید.

فکر نکنید آنهایی که ما را در دستیابی به اهدافمان دلسرد می کنند و زبان به نصایح می گشایند حسود و یا دشمن ما هستند بلکه آنها به علت اینکه فراتر از عادت های دنیایی را مشاهده نمی کنند فکر می کنند ما راه خطا می رویم و به همین خاطر زبان به نصیحت گشوده و از نظر خودشان برای ما دلسوزی می کنند. همه خوبی ما را می خواهند ولی چون تحت تأثیر افکار حقیر و بی ارزش هستند آدرس غلط می دهند.

این بود قسمت دوم استقلال مالی منتظر قسمت سوم باشید.




تاریخ: چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:اندیشه عاطفی, توانگری, نصایح, فکر, تمرکز,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

امروز من از هرگونه دغدغه منفی و خنثی خالی هستم و ذهن و فکر خود را برای هرچه خوبی است به سوی خود خالی می بینیم. من ذهن خود را برای رشد و پیشرفتی افزون تر آماده کرده ام و به همین خاطر فکرهای حاشیه ای، بی ارزش و دست و پا گیر را دور ریخته ام و حتی برای رهایی و آزادگی بیشتر مقداری از آنچه در درون خانه اضافه دیدم دور ریختم. لذا رشد و پیشرفت روزافزون تحت حمایت و لطف و قدرت بی نهایت الهی به سوی من می آید.

من امروز شاد و شاد هستم و هیچ فکر منفی نیست که بتواند ذهن دقیق و پویای مرا متأثر سازد.

شعار من «ثروت، سلامتی و موفقیت است» است.




تاریخ: چهار شنبه 25 آبان 1390برچسب:ذهن, فکر, دغدغه, افکار منفی, موفقیت, ثروت, سلامتی,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

به نام خدا

امروز من تصمیم های جدیدی گرفتم.  تصمیم هایی که شاید اگر به دیگران بگویی بخندند ولی ما نباید به این خنده ها توجه کنیم بلکه باید تصمیم بگیریم. دیگران بیخود نگران ما هستند در حالی که هیچ نقشی نمی توانند در زندگی ما داشته باشند. ماها کلاً عادت داریم نگران دیگران باشیم اولاً به ما ربطی ندارد ثانیاً کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی. لذا به نگرانیهای دیگران توجه نکنیم آنها تحت تأثیر نداشته های خود هستند و به همین خاطر نداشتن را هنر می بینند و هرگونه ابتکار یا خلاقیت را خطرناک می شمرند. لذا نترسیم و تصمیم جدید بگیریم یا اینکه راهبردمان در زندگی این باشد که هر روز تصمیمهای جدیدی در زندگی داشته باشیم. خلاصه باید جرأت داشته باشیم. تصمیم گیری نیاز به جرأت دارد.

خوب بودن تصمیم مرحله بعدی کار است. تصمیم اگر خوب باشد خوب است. باید شرایط یک تصمیم خوب را بدانیم. بعد از این مراحل توکل کنیم. توکلت علی ا... .

من تصمیمهایم را نمی گویم ولی یک تصمیم خیلی فوق العاده گرفتم. تصمیم را به هیچ کس نمی گویم چون افراد زیادی هستند که من را دوست دارند ولی تحت تأثیر زمان و مکان و حواس مادی هستند تلاش خواهند کرد تا من را از این تصمیم بازدارند و تصمیمم را تکه پاره کنند البته قصد آنها خیر است ولی چون آگاهی ندارند اینکار را می کنند فکر می کنند به من خوبی می کنند.

لذا تصمیم هایتان را به هیچ کس نگویید به دلائل مختلف تصمیم های شما را تکه پاره می کنند و سعی در شکستن اراده شما دارند. یکی دو تا هم نیستند آنها تلاش می کنند.

پس تصمیم هایتان را مخفی نگهدارید و بگذارید فقط خودتان بدانید چه تصمیمی گرفته اید. اگر تصمیم های خود را مخفی نگهدارید یک لذت دیگری دارند و باعث ایجاد انرژی هستند موقعی که تصمیم را می گویید مانند این است که خود را دشارژ کرده اید.




تاریخ: دو شنبه 23 آبان 1390برچسب:تصمیم, راهبرد, ,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

 

در نامه ی31 امام علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) بسیار زیبا به قانون جذب اشاره شده است. در این خطبه این گونه نوشته شده است که:بدان خدایی که گنج های آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه ی درخواست داده، و برآورده کردن آن را به عهده گرفته است . تو را دستور داده که از او بخواهی تا ببخشاید. درخواست رحمت کنی تا ببخشاید و خداوند میان تو و خودش کسی را نگذاشته است تا حجاب و فاصله پدید آورد. و از گنجینه های رحمت او چیزهایی را درخواست کن که جز او کسی نمی تواند ببخشاید، مانند: عمر بیشتر، تندرستی بدن و گشایش در روزی. سپس خداوند کلیدهای گنجینه های خود را در دست تو گذاشته است که به تو اجازه ی دعا کردن داد، پس هرگاه خواستی می توانی با نیایش، درهای نعمت خدا را بگشایی، تا باران رحمت الهی بر تو ببارد. هرگز از تأخیر (دیر شدن) برآورده شدن نیاز، نا امید مباش، زیرا بخشش الهی به اندازه ی نیت است. گاه، در برآورده شدن نیاز دیرتر می گردد تا پاداش درخواست کننده بیشتر و جزای آرزومند کامل تر شود، گاهی درخواست می کنی اما پاسخ داده نمی شود، زیرا بهتر از آنچه خواستی یا در وقت مشخص به تو خواهد بخشید، یا برای بخشش بهتر از آنچه خواستی، درخواست برآورده نمی شود، چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شود مایه ی هلاکت دین تو خواهد بود، پس خواسته های تو، به گونه ای باشد که جمال و زیبایی تو را تامین و رنج و سختی را از تو دور کند، پس نه مال دنیا برای تو پایدار و نه تو برای مال دنیا خواهی ماند.
قانون جذب یعنی اینکه تو بخواهی بدون اینکه فشار روحی و عصبی به خودت وارد کنی. ما آفریده شده ایم تا بهره مند شویم و آفریده نشده ایم تا زجر بکشیم. این خود ماییم که باعث می شویم بدبختی و فلاکت به سوی ما بیاید. پس همین را بدانیم که هرچه بخواهیم خدا به ما خواهد داد بلکه بیشتر هم خواهد داد. خداوند ما را آفریده تا فیض و رحمتش تجلی پیدا کند و در این میان ما باید راحت و آرام از او بخواهیم.
از یک نفر پرسیدند آیا از عملکرد اداره پست راضی هستی؟ گفت: خیر. گفتند: چرا؟ گفت: من یک ماه پیش برای یکی از دوستانم نامه نوشته ام ولی هنوز نرسیده است. گفتند: نامه را به کدام شعبه داده ای؟ گفت: به شعبه ای نداده ام بلکه توی جیبم است.
یعنی اینکه موفقیت و خوشبختی را باید بخواهید. قانون این است که بخواهی تا داده شود. البته در کمال آرامش و اطمینان و یعقین داشته باشی که جواب داده خواهد شد. «ادعونی استجب لکم».



تاریخ: یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:قانون جذب, علی(ع), اسلام,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

یکی از آرزوهای همه کسانی که دارای اندیشه توانگر هستند این است که بتوانند روی پای خود بایستند و از نظر مالی مستقل باشند. فقر یکی از ترسهای نوع بشر است و بسیاری از مردم با وجود توانگری بی نظیر عصر ما با تنگدستی دست به گریبانند.

به محض اینکه قدرت اندیشه توانگر را دریابید پی می برید که امکان استقلال مالی آنقدرها هم دور نیست و تنها به دیگران تعلق ندارد و می تواند از آن شما نیز باشد!

عبارت«استقلال مالی» لزوماً برای همه معنایی یکسان ندارد. اساساً معنای استقلال مالی، آزادی مالی است. شاید استقلال مالی برای شخصی صرفاً شغلی قابل اتکاء با درآمدی مناسب باشد که از طریق آن بتواند از عهده تعهدات مالی اش برآید و امور روزانه اش نیز بگذرد. اما شاید شخصی دیگر در مقیاس یک میلیونر بیندیشد. به هنگام پیشرفت مالی، مفاهیم و اندیشه هایی که درباره استقلال مالی دارید نیز می گسترند و طبیعتاً آرزومند آزادی مالی عظیم تر و افزون تری می شوید.

از این رو این آرزو که انسان بتواند روی پای خود بایستد و از نظر مالی مستقل باشد آرزوئی الهی که در فطرت عاطفی و عقلانی آدمی به ودیعه نهاده شده است تا موجب پیشرفت او در زندگی شود. آرزوی استقلال مالی، خواه برای یک درآمد هفتگی مناسب و خواه به اندازه یک میلیونر، آرزویی الهی است که نباید سرکوب شود، بلکه باید به صورتی سازنده عیان و بیان گردد. زیرا تنها در این صورت آدمی می تواند خرسندی و توفیقی را که خواست خداست تجربه کند.

اگر می خواهید به سمت استقلال مالی حرکت کنید نارضایتی از وضع موجود با حفظ آرامش و صفای الهی، نخستین گام به سوی استقلال مالی است.اگر نمی توانید امور را به همان صورتی که هستند بپذیرید خیلی هم عالی است! این قدرت را دارید که از طریق اندیشه و عمل توانگر، این وضع را به چیزی بسیار بهتر و رضایتبخش تر بدل سازید. این نارضایتی می تواند کلید استقلال مالی شما باشد، البته اگر جرأت کنید و آن را به کار بگیرید.

بعد از این تصمیم گیری که در زندگی کمتر از بهترین را نپذیریم - یعنی راز دیگر استقلال مالی - شاید قانون تمرکز و حراست از اندیشه و مراقبت از عواطف باشد. شاید افرادی را دیه باشید که برای مدتی توانگر می شوند اما ناگهان بنیادشان بر باد می رود و چنان اوضاع مالی شان خراب می شود که نمی توانند سربلند کنند. اگر با دقت به یکایک این موارد بنگرید می بینید عواطف و گرایشها و شیوه زندگی آن اشخاص به ناگاه پراکنده شده است. از این رو، توانایی قابل توجهی را که قبلاً برای توانگری داشتند از دست داده اند.

همه ما دارای عواطف و احساسات می باشیم، و احساسات ژرفمان می تواند شکوفایی اقتصادی یا ورشکستگی مالی ما شود، عواطف آدمی قدرتی خدادادی است که باید مراقب آ«ها بود تا به راه درست برود. عواطف انسانی همان حراستی را می خواهد که معدن طلا؛ زیرا به راستی غنی ترین معدن طلائی است که می توانید در زندگی داشته باشید. اندیشه و عواطف و اعمال پراکنده موجب پراکندگی اقتدار ذهن می شوند که به نوبه خود انرژی جسمانی شما را که برای توانگری نیاز دارید به تحلیل می برد. انرژی مغز شما را نیز می گیرد و آنگاه نمی توانید به اعمال سودمند دست بزنید یا برنامه هایی مفید طراحی کنید. انگیزه های عاطفی شما را نیز می مکد و آنگاه نمی توانید برنامه هایتان را به کار وادارید.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

برای خودسازی باید بر روی پندار، گفتار و کردار نیک تمرکز کنیم. پندار همان چیزی است که ما می پنداریم. پنداشت ما آینده ما را می سازد. پس باید پنداشت خود را تصفیه کنیم. علت و  مایه پنداشت ما چیزهای مختلفی است که باعث تشکیل پنداشت می شود. رشد و تعالی پنداشت ما برای موفقیت ما بستگی به این عوامل مختلف مثلاً نحوه تربیت، محیط، ژنتیک و ... دارد که از حوصله این بحث خارج است.

افکار متنوع و مختلفی از ذهن ما عبور می کند. اگر در زیر سایه درخت پنداشت، افکار سالم، قابل قبول و سازنده باشدحداقل اولین مرحله ی رشد ما با موفقیت همراه بوده است. تجربه نشان داده است که پنداشت صحیح غالباً به نتیجه صحیح منجر شده است. لذا هر انسانی باید خود را برای داشتن یک پنداشت صحیح آماده کند که در دین اسلام به نیت تعبیر شده است. الاعمال بالنیات.

پنداشت صحیح به طراحی یک فکر سالم نیاز دارد. اگر طراحی فکر سالم، هدفمند نباشد حداقل منجر به رعایت قوانین و قواعد هستی می شود و اگر هدفمند باشد باعث رشد و تعالی قابل توجه می شود. شما اگر اراده کنی کسی نخواهد بود که مقاومت کند. مقاومت نتیجه نگرش ناقص ماست. اگر خوب توجه کنیم آنها از نظر خود خوبی ما را می خواهند.

پنداشت دنیامدار اگر هدفمند باشد به رشد دنیایی منجر می شود و اگر هدفمند نباشد احتمال عدم رعایت قوانین و قواعد هستی وجود دارد.

پس وظیفه ماست که بر روی فکر خود کار کنیم. فکر خود را طراحی کنیم نه آنچه به ما تلقین شده یا در اثر تربیت یاد گرفته ایم بدون تفکر و طراحی به کار بندیم که یقیناً موفق نخواهیم شد.

پنداشتی که باری به ره جهت باشد نتیجه باری به هر جهت همراه دارد و رشد و تعالی با آن همراه نیست.

ما اکثراً گفتار را دست کم می گیریم. امروز ظهر که به منزل رفتم دخترم می گفت معلم در کلاس گفت بچه ها شما دو تا زبان و دو تا گوش دارید ولی یک زبان دارید. باید گوش دادن و دیدن شما حداقل دو برابر حرف زدن شما باشد. اگر همین نکته را رعایت گفتیم گفتار ما نیک خواهد شد.

کردار نیک هم نتیجه آشکار پندار و گفتار نیک است کسی که در دو موضوع اول نیک باشد در عمل نیز نیک خواهد بود.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

صبح را با نام خدایی آغاز می کنم که آغاز و پایان زندگی به دست اوست و نیروی لایزال اوست که بر همه چیز سیطره و تسلط دارد و هرچه رخ دهد از حیطه او خارج نیست. یعنی همه چیز در حیطه و اختیار اوست و در واقع همهم چیز از اوست.

او بی نهایت است و قدرتی نامحدود که در ذهن بشر نگنجد. آرامش و صفا توسط او در زندگی ها جاری می شود و عشق و تمدن برپا می گردد. اوست که می داند چی به چی هست و چی به چی نیست و از سر و ته هر کار آگاه است بلکه هر چه اتفاق می افتد ریزریز و پیوسته اطلاع دارد بلکه با خود او همه چیز رخ می دهد.

او هماهنگ در همه چیز جریان دارد و در واقع همه چیز از اوست و چیزی خارج از او وجود ندارد چرا که اگر چیزی خارج از او وجود داشته باشد او محدود می شود. همه آنچه در هستی است زائیده تجلی اوست.

اوست که رشد و پیشرفت ما را رقم زده و نعمت و برکت را در زندگی ما جاری کرده است. اوست که با آرزوها و رؤیاهای ما هماهنگ است و آ«ها را به سرانجام می رساند. اوست که موفقیت، سلامتی و ثروت را برای ما در این هستی لایتناهی گسترده و ما را به بهره برداری از آن دعوت کرده است.

خدا آنچه برای ما می خواهد فقط و فقط خوبی است چون ما جزئی از او هستیم. خیلی وقتها ما برای خودمان ندانسته بدی می خواهیم ولی او برای ما خوبی می خواهد یعنی او از ما به ما مهربان تر است چون او بر همه چیز تسلط دارد و صلاح و مصلحت ما را او بهتر از ما می داند.

پس بهتر اینکه ما وظایفی را که تشخیص می دهیم انجام دهیم و بقیه را به خدا بسپاریم. یکی از مشکلاتی که در جامعه بشری وجود دارد کینه است. کینه یعنی اینکه یک کسی را مهمتر از خدا بدونی و او را دارای نقشی فراتر از یک موجود فرض کنی. هیچ کسی این قدر قدرت ندارد که بخواهی او را مؤثر فرض کنی و لذا کینه زائیده فیلترهای ذهنی است که بر روی حواس ما گذاشته شده و عامل یک کاری را ما کسی می بینیم که در واقع او نیست. البته ممکن است او وظایف خود را درست انجام نداده است ولی دیگر گذشته و نکته اینجاست که هیچ کس آنقدر مهم نیست که بخواهد عامل کاری قرار بگیرد که ما او را مسئول بدانیم و نسبت به او کینه داشته باشیم.

کینه از عدم آگاهی است. کینه یک مسئله کاذب و به خاطر غفلت است. لذا دقت کنیم.




تاریخ: یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:کینه, هماهنگی, عدم آگاهی,عشق, نعمت و برکت الهی,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

برای اینکه بتوانیم رشد کنیم باید تغییر را قلباً بپذیریم. درخت هم اگر بخواهد رشد کند باید تغییر کند و این تغییر را ما متوجه می شویم. تغییرات ظاهری در انسان از کودکی تا جوانی ضمن تغییرات درونی زیاد است ولی تغییرات ظاهری در انسانهای بالای 30 کمتر از تغییرات درونی است.

مهمترین تغییرات، تغییرات درونی هستند. یعنی عادتها و مواردی که در درون ما به صورت سخت درآمده کندوکاو کرده و آنها را اصلاح نماییم. کار بسیار سختی است. زیرا انسان به این عادتها دلبستگی دارد و در ابتدا انسان حتی نمی داند این تغییرات به نفع خود اوست. مرحله اول برای تغییر، راضی کردن خود است. باید به خود بفهمانیم که تغییر به نفع ماست. اگر رشد می خواهیم باید تغییر کنیم در غیر اینصورت باید دور مقوله رشد خط بکشیم و یک زندگی معمولی و حتی پایین تر داشته باشیم.

برای اینکه تغییر کنیم باید آگاهی ما افزایش یابد. به نظر من دانش و آگاهی است که می تواند منجر به موفقیت شود. بدون داشتن آگاهی، فیلترهای ذهنی که همان حواس مادی هستند مانع دید واقعی ما می شوند و قضاوت ها و برخوردهای ما دیگر باعث پیشرفت ما نیست.




تاریخ: شنبه 21 آبان 1390برچسب:تغییر, عادت, دانش, آگاهی, فیلترهای ذهنی,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

از وفور نعمت خدا که پیوسته در زندگیم متجلی می شود به وجد می آیم. از برکت بیکران خدا که اینجا و اکنون بیش از اندازه مورد نیازم جلوه گر می شود سپاسگزارم.




تاریخ: پنج شنبه 23 آبان 1390برچسب:,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

سپاس می گزارم که همه تعهدات مالیم از راههای شگفت خدا بی درنگ بطور کامل پرداخت می شود. سپاس که هر روز از هر جهت دولتمندتر و غنی تر می شوم.




تاریخ: پنج شنبه 22 آبان 1390برچسب:,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

سپاس می گزارم که همه تعهدات مالیم از راههای شگفت خدا بی درنگ بطور کامل پرداخت می شود. سپاس که هر روز از هر جهت دولتمندتر و غنی تر می شوم.




تاریخ: پنج شنبه 22 آبان 1390برچسب:,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

خدا در همه جا حضور دارد پس هم اکنون با حکمت و خرد او یگانه ام. حکمت و خرد او مرا به راههای درست به آرامش و کامیابی راستین هدایت می کند.




تاریخ: پنج شنبه 21 آبان 1390برچسب:,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

مشکلات و موانع ابزار امتحان الهی هستند. شما موقعی که با مشکلی مواجه می شوی در واقع مورد لطف و عنایت الهی هستی. چون این امتحان در واقع همانند امتحانات درسی، پله های رشد و ترقی تو هستند. موقعی که با مشکلی مواجه می شوی اظهار عجز و ناتوانی نکن بلکه خوشحال شو که خداوند می خواهد در صورت موفقیت در این امتحان به تو رتبه بالاتری بدهد. مشکلات می خواهد به تو آگاهی بیشتری بدهد. خوب دقت کن!

پس مشکل به طور کلی یک چیز خوب است. موانع قابل استقبال هستند. اگر خواهان رشد و تعالی هستیم باید به استقبال مشکلات و موانع برویم و حتی از حضور آنها قلباً خوشحال شویم.

خداوند دوست دارد بنده اش رشد کند و مجموعه هستی این چنین عمل می کند و لذا این به عنوان قاعده هستی در طول تاریخ بوده است و نمی توان از آن فرار کرد. پس بهتر است که برای رشد و تعالی خود این موضوع را بپذیریم و خودمان به استقبال مشکل و مانع برویم. البته نه اینکه برای خود مشکل درست کنیم نه. مشکلی و مانعی که از طرف خداوند به ما می رسد ارزش دارد ما باید مواظب باشیم خودمان برای خودمان مشکل درست نکنیم ولی اگر مشکلی پیش آمد بدون هرگونه ناراحتی و گله و شکایت برای حل موفقیت آمیز آن به استقبال آن برویم.

مشکلات می خواهند به ما درس بدهند لذا باید درسهای لازم را گیریم نه اینکه غرغر کنیم و از زمین و زمان گله و شکایت داشته باشیم. موقعی که ما وظایفی که تشخیص دادیم انجام دادیم دیگر تکلیفی برای ما نیست.




تاریخ: پنج شنبه 20 آبان 1390برچسب:مشکلات, موانع, درس, گله, شکایت,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

من در نیروی هماهنگ الهی غرق هستم. نیروی هماهنگ هستی مرا سرشار و غنی می سازد و سلامت کامل به بار می آورد و احساس هرگونه مریضی و ناراحتی را از بین می برد.

در این صبح تعطیل شادمانم و هرچه خوبی و شادکامی است در خودم و اطرافم حس می کنم.




تاریخ: پنج شنبه 20 آبان 1390برچسب:نیروی هماهنگ الهی, شادکامی,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

من فارغ از هرگونه دغدغه مالی به سمت ثروت، سلامتی و موفقیت حرکت می کنم و می دانم و یقین دارم که هم اکنون ثروت، مکنت و برکت الهی در من جاری است و شادمانی و شکوه و شادی در تمام سلولهای جسمم حضور دارد چون خدا در وجودم حضور دارد. لذا من هیچ غمی ندارم و فقط به قوانین و قواعد الهی عمل می کنم.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

با سلام خدمت همه دوستان

به یمن و برکت الهی روزی نو را با سلامت و شادابی آغاز کردیم و در لحظه به لحظه زندگی مان عشق جاری گردید و در میان این همه نعمت و برکت به سوی فعالیت و تلاش منطقی و عاقلانه گام برداشتیم. لذا در ابتدای امر به خاطر این همه نعمت خدای کائنات را سپاسگزاریم و سرتعظیم در پیشگاه متعالش فرود می آوریم.

آنچه می خواهم در این صبح قشنگ و دوست داشتنی و هیجان انگیز برایتان بنویسم مربوط به شکر و شکرگذاری است. اگر نعمات الهی را شکر کنیم در واقع باعث می شود ما نعمات بیشتری را به سوی خود جذب کنیم. مگر نه این است که تکرار یک چیز باعث اجرا در ضمیرناخودآگاه می شود. شکر کنیم و نعمات بی پایان الهی را که کمبود در آن راه ندارد به سوی خود فراخوان کنیم و غرق در نعمات و برکات الهی، زندگی شاد و مفرحی داشته باشیم. موقعی که همه نعمات در اطراف ما وجود دارد چه دلیلی بر کسلی و افسردگی وجود دارد. در این صورت ما شاداب و شادمان الهی را تجربه خواهیم کرد.

این ذهن ماست که محدودیت برای ما می آفریند. خدا نعمت نامحدود برای ما خواسته است و این نعمات در هستی جاری است و فقط ما هستیم که باید با درک الهی از محدودیتها عبور کنیم و صاحب ادراک الهی گردیده و به نیروی نامحدود الهی متصل شویم و آنچه نیاز داریم از کائنات بگیریم.

پس شکر کنید به خاطر نعمات بیکرانی که در دور و بر شما وجود دارد و در واقع شکر بهترین جمله تأکیدی است.

البته بهتر است تک تک نعمت ها را به اسم شکرگزاری کنید.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

اولاً تعریف افراد خودشکوفا

افرادی هستند که در زندگی خود به رضایت رسیده اند. آرامش و صفا بر آنها حاکم است. در کار و امور زندگی خود با تفکر و تعمق عمل کرده و هرچه رخ دهد با آرامش تمام می پذیرند. از کسی گله یا شکایت ندارند بلکه همیشه شکرگذارند.

ویژگیهای افراد خودشکوفا

1- درکی بسیار کارآ از واقعیت دارند. خودشکوفایان قادرند جهان پیرامون از جمله مردمان دیگر را به روشنی و با عینیت درک کنند. آنها واقعیت را دقیقاً و همانگونه که هست نه آنطور که بخواهند یا نیاز داشته باشند درک می کنند. آنها تحت تأثیر ترسها و نیازها نیستند. آنها از فیلترهای ذهنی که حواس ما هستند عبور کرده اند.

2- پذیرش خود، دیگران و طبیعت بطورکلی. خوشکوفاها می توانند ماهیت خود، ضعف ها و قوت های خود را بدون اینکه کوششی برای جعل یا تحریف تصور خود انجام دهند یا احساس شرم و گناهی در برابر شکستهای خود داشته باشند، بپذیرند. آنها همین نگرش پذیرا بودن را نسبت به ضعفها و نقصهای دیگران و نوع بشر بطور کلی دراند.

3- خودانگیختگی، سادگی و طبیعی بودن. رفتار خودشکوفایان کاملاً باز، طبیعی و روشن است. خودشکوفاها بطور معمول احساسات و عواطف خود را مخفی نمی کنند. یا وانمود نمی کنند تا چیزی باشند که نیستند مگر اینکه این وانمود نکردن سبب صدمه یا آسیب وارد شدن به کسی باشد.

4- تمرکز روی مشکلات به جای تمرکز روی خود و زیرسئوال بردن خود. افراد خودشکوفادر زندگی خود مأموریتی احساس می کنند و برای انجام کامل این مأموریت تلاش وافر دارند. آرمانگرایی، هدفگزاری، برنامه ریزی جزء لاینفک این افراد است.

5- نیاز به داشتن استقلال و حریم خصوصی. افراد خودشکوفا نه فقط قادر به تحمل تنهایی بدون گرفتار شدن به اثرات زیانبار آن هستند، بلکه به مراتب بیش از افراد خودناشکوفا نیاز به خلوت و تنهایی دارند. آنان بیشتر به خود متکی هستند و بنابراین به مردمان دیگر کمتر نیاز دارند.

6- احساس قدرشناسی قلبی و مداوم نسبت به پدیده های جهان. خودشکوفاها جهان اطراف خود را همواره با شگفتی و حرمت تجربه می کنند. اگرچه یک تجربه می تواند برای مردم عادی عادتی تکراری و کهنه باشد افراد خودشکوفا هر بار از تماشای یک غروب خورشید، از دین یک گل، یا از یک سمفونیچنان لذت می برد که گویی آن را نخستین بار تجربه کرده است.

چند مورد دیگر را در بار بعدی خواهم گفت.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

در اینجا به منظور قدردانی از معلم بزرگ و پدر آموزش عشایر، مطلبی را که در هنگام رحلت آن عزیز سفرکرده در سایت تابناک چاپ نمودم مجدداً برای اینکه یادی از ایشان بکنیم بر روی وب می گذارم.

یکی از کاربران "تابناک" در مطلب ارسالی خود در وصف معلم بزرگ، محمد بهمن بیگی آورده است:

نوشته اي را که مي خوانيد تراوش ذهني ناچيزي است که در عين نقص مي کوشد «من لم يشکرالمنعم من المخلوق، لم يشکرالله عزوجل»، دين خود را به بزرگمردي همچون محمد بهمن بيگي ادا نمايد هرچند خدمات و فداکاريهاي اين مرد بزرگ فرهنگي قرن معاصر ايران در بيان نخواهد گنجيد.

 چند روز پيش اين مرد بزرگ، ايل قشقايي و تمام عشاير ايران را با غم و اندوهي فراوان تنها گذاشت و به ديار باقي شتافت.

خدمات و ايثارگري هاي محمد بهمن بيگي داستاني است که به افسانه هزار و يک شب مي ماند و اين همه خدمت و ايثارگري از جانب يک نفر غيرممکن به نظر مي رسد ولي محمد بهمن بيگي چيز ديگري بود.

در اين مرقومه به پاس خدمات بي دريغ، طاقت فرسا و ايثارگرانه او، به ايشان درود مي فرستيم که اين درود عين درود فرستادن به حقيقت است.

درود بر محمد بهمن بيگي، بزرگمرد فرهنگ و اصالت قشقايي،
درود بر فرزند بزرگ ايل که براي خدمت به مردم محروم قشقايي از جان مايه گذاشت،
سپاس بيکران بر فکر اين مرد انديشمند، متفکر و مردم دار قشقايي،
درود بر اصالت اصيل اين فرزند قشقايي،
درود بر پيروان اصيل اين فرزند قشقايي،
درود بر مترقي خواه اصالت پرست و درود بر اصالت پرست مذهبي.

فرزندان مرز و بوم ايلات و طوايف عشاير ايران از شمالي تا جنوبي ترين نقطه کشور تا ابد وامدار زحمات طاقت فرساي اين مرد بزرگ هستند. درود بر محمد بهمن بيگي. فرزندان ايلات و طوايف عشايري مي دانند که بدون بهمن بيگي يتيم هستند و مي دانند که لطافت و ظرافت فرهنگ اصيل عشايري ايران، محمد بهمن بيگي است. ذهن پوياي اين ايلات در داستان سرايي هاي استادانه او در کتاب هايش زنده است و او يادگار به حق اسلاف ايل بود.

بهمن بيگي ستاره درخشاني بود که بر تارک دنياي ايل تابيده بود و شايد در کل رجال ايراني قرن حاضر کسي همچون او در فرهنگ اين خطه عشايري تأثير نگذاشته است. بهمن بيگي نامي است که از آن براي ايل زادگان قصه سرائي ها شده و با نام او، قصه هاي حماسي و فرهنگي با علم و ادب در آميخته است.

بهمن بيگي نامي است همچون نام هاي قهرمانان شاهنامه که در اينجا قهرمان؛ قهرمان سه عنصر علم، فرهنگ و حماسه است که با ديو جهل و پليدي به مبارزه بر مي خيزد.

بهمن بيگي فرزند ايل بود و فراز و نشيب هاي ايل را مي شناخت و به آن عشق مي ورزيد. ما به او افتخار مي کنيم و او در قلب هاي شکسته ما جايگاهي ابدي خواهد داشت.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا