دکتر اردشیر حسین پور و خاطره(3)
موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

یکی از دوستان تعریف می کرد وقتی دکتر را می بینم بحال خودم غبطه می خورم. چرا یک فرد مثل او باید به این مرحله از رشد و تعالی برسد که صفات الهی در چهره و حرکات و سکناتش پیدا باشد و یکی مثل من از کنترل حداقلی در زندگی برخوردار نبوده و حتی در کمترین فضائل خود نیز شک و تردید داشته باشیم.

او انسان خودساخته ای بود. او توانسته بود زوایای زندگی خود را شناسایی و در اکثر این زوایا، رشد مناسبی داشته باشد. برای نمونه قدرت تکلم او در عین سادگی و بی ریا بودن از صلابت و محکمی خاصی برخوردار بود و در شنونده هیچ گونه جای شک و تردید باقی نمی گذاشت. او انسان دقیقی بود. به نظر من دکتر هم از نظر تربیت رفتاری بسیار قوی بود و هم خودش برای ارتقاء رفتاری خود مطالعه داشت. لذا در اینجا توصیه می کنم که می توان توان رفتاری خود را با مطالعه بالا برد. یکی از این علوم، NLP، است. در این مورد نیز مقاله ای در همین سایت آورده ام که اگر مشتاق بودید بخوانید.

یکی از مسئولین رده بالای وزارت برای بازدید به دانشگاه آمده بودند با توجه به اینکه پروژه های دکتر، ملی ترین پروژه های دانشگاه بودند آن مسئول را برای بازدید طرح های دکتر به محل کار ایشان آورده بودند. البته یک مقداری این بازدید سرزده بود و به همین خاطر دکتر که در آن ساعت کلاس داشت در حال تدریس در سرکلاس بود.

یکی از همکاران دکتر را می فرستند تا دکتر کلاس را تعطیل کند و برای توضیح در مورد طرحهایش به محل کار برود. ولی دکتر قبول نمی کند و می گوید من حق و حقوق این دانشجویان را نمی توانم ضایع کنم من بعد از اتمام کلاس می آیم. دکتر تناسبها را خوب می شناخت. دکتر انسانیت و حق و حقوق را رعایت می کرد و برای منافع کوتاه مدت و خودشیرینی در پیش مسئول بالاتر حاضر به هیچ تضییع حقی نبود. البته دکتر به مسئولین بالاتر احترام می گذاشت و مخصوصاً می گفت که ما باید احترام مقام بالاتر از خود را داشته باشیم تا در او توانایی برخورد با مسائل و حل بهینه آنها بوجود آید. کسی که مسئولیت دارد تحت فشار است و ما باید برای کمک به او و مضاعف کردن انرژی اش به او احترام بگذاریم و به او کمک کنیم ولی همه چیز در قالب عقلانیت و منطق و عدالت.

در این خصوص نیز خاطره ی جالبی دارم. دکتر برای پیگیری مسائل پروژه های با یکی از مسئولین حسابی درگیر شده بود حتی دکتر با نهیب با ایشان حرف زده بود ولی موقعی که یکی از همکاران در محل کار می خواست در مورد فرد فوق، حرف بزند و از او بدگویی کند دکتر اجازه نداده بود و من خودم حضور داشتم و ایشان دقیقاً این جمله را گفتند که آن اتفاق فقط مربوط به آن لحظه و زمان بود و من به کسی اجازه نمی دهم در مورد این مطلب صحبتی بکند. زیرا این صحبت کردنها هیچ دردی را دوا نمی کند و فقط به مشکلات می افزاید در ضمن همان فردی که در آن مورد برخورد خوبی با طرح اینجانب نداشت یک انسان با توانایی های زیادی است که خصوصیات برجسته ایشان نباید به واسطه یک برخورد اشتباه تماماً زیرسئوال برود. باید در قضاوت و گفتار خود دقیق باشیم. ایشان دارای توانایی خوبی هم هستند که بهتر است در مورد آنها صحبت کنیم.

فکر می کنید جذبه چگونه بوجود می اید: جذبه با وقاع نگری به دست می آید. دکتر واقع نگر بود و مسائل دنیایی نتوانسته بود چشم بصیرت ایشان را ضعیف نماید. لذا یکی از راهای موفقیت هر فردی چشم بصیرت است. بیشتر قضاوتهای ما از روی منافع دنیایی یا ناآگاهی است اگر به همین نکته واقف باشیم همیشه مواظب خواهیم بود که یک کمی صبر کنیم و بعد بااحتیاط قضاوت کنیم.





تاریخ: یک شنبه 13 آذر 1390برچسب:خودساخته, رشد, خاطره, اردشیر حسین پور,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا