طرح تحول سازمان امور عشاير ايران راهكار خدمت به عشاير محروم
موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

به نام خدا

طرح جامع تحول سازمان امور عشاير

اله كريم عباس نيا- كارشناس معاونت پژوهش دانشگاه صنعتي مالك اشتر

شاهين شهر- انتهاي خيابان فردوسي دانشگاه صنعتي مالك اشتر

چكيده

در اين نوشتار مطالبي در خصوص نحوه ايجاد تحول در سازمان امور عشاير ارائه مي شود. ، چرا سازمان امور عشایر برای ایجاد تحول انتخاب کرده ایم؟ این انتخاب به این دلیل است که تنها متولی قشر عظیم و تأثیرگذاری همچون عشایر به عملکرد این سازمان بستگی دارد. پیچیدگی زندگی عشیره ای اهمیت این موضوع را دوچندانمی کند. فراموش شدن این قشر زحمت کش و متفاوت باعث مشکلات پیچیده ای برای جامعه شده که شاید کسی تابحال به آن واقف نشده است ولی حضور تعدادی زیادی از این جوانان که نحوه ی زندگی موروثی شان کاملاً با زندگی شهرنشینی متفاوت است بطور مستقیم تأثیر غیرقابل انکاری بر مشکلات جامعه داشته است. لذا یکی از نیازهای ضروری جامعه امروز ما تلاش برای ساماندهی به زندگی این قشر با در نظر گرفتن شرایط می باشد. ما در این مقاله به این موضوع می پردازیم.

مباني ضروري وجود سازمان، تحليل وضع موجود، تحليل وضعيت تحقيق و توليد، مشخصه هاي سازمان، عمليات اجرايي سازمان، ارتباطات سازمان با متقاضيان، الزامات ارتباطات سازمان با متقاضيان، الزامات طرح جامع و سياستها از جمله عناويني است كه در ادامه تشريح و بررسي مي شوند. اين بحث از آن جهت مي تواند مطرح شود كه بتواند حقوق از دست رفته مردم عشاير را به او بازگردانده و مهرورزي و عدالت گستري دولت اسلامي، شامل حالش شود.

 

كليد واژه: سازمان امور عشاير

 

مقدمه

عدم كارآيي سازمان امور عشايربا توجه به رويكردهاي جديد در جامعه، عدم توان پاسخگوئي به نيازهاي تعريف شده جامعه عشاير در شرح وظايف سازمان و ساختار اداري آن ، عدم توان پاسخگوئي به نيازهاي جديد ايجاد شده، متفاوت بودن وضعيت فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه عشاير با جامعه شهري و روستايي، عدم پيشرفت سازمان از لحاظ خدمات رساني به عشاير مطابق وظايف و مأموريتهاي محوله و.... از عمده دلائلي است كه ضرورت ايجاد تحول اين سازمان را ايجاب مي نمايد. اين سازمان در حوزه هاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه عشاير، كاآيي لازم را نداشته و در حالي كه تنها متولي امور عشاير در كشور مي باشد نتوانسته است در ايفاي نقش خود موفق باشد.

در حال حاضر جامعه عشاير در حال احتضار بين فرهنگ كوچ نشيني و فرهنگ مرسوم است و اين دو فرهنگ تفاوتهاي اساسي با هم دارند. اين احتضار فرهنگي مشكلات جامعه را دوچندان و بارز نموده است. نكته ديگر اينكه به صرف اسكان عشاير نمي توان سر خود را در برف فرو برد و از عوارض خطرناك بعدي اسكان مطالعه نشده و از بين بردن يك روش زندگي باستاني، غفلت نمود. در حال حاضر در شهركهاي اسكان مشكلاتي بروز كرده است كه با مشكلات زندگي كوچ نشيني قابل مقايسه نيست و براي حل آن نيز بايد هزينه هاي مادي و معنوي زيادي را متحمل شد و در واقع به علت نبود نيروهاي متخصص، بدون مطالعه و اجراي طرحهاي امكان سنجي، اقداماتي صورت گرفته است كه نتايج زيانبار آن (كه در اين نوشتار فرصت پرداختن به آن نيست) دامن جامعه را گرفته و در آينده بيشتر خواهد گرفت.

ساماندهي جامعه عشاير و مدرن سازي زندگي كوچ نشينان با توجه به امكانات مدرن و تغييرات جهاني، ساختاري اداري مناسب با اين نوع زندگي و فرهنگ را مي طلبد و سازمان امور عشاير به عنوان متولي اين امر شناخته مي شود ولي آنچه مهم است ساختار و كاركنان اين اداره نه تنها توانايي همگام سازي خود با تغييرات جهاني و منطقه اي را ندارند بلكه در انجام ابتدائي ترين وظايف خود نيز ناتوان هستند. افراد خدوم و صادق زيادي در اين سازمان وجود دارد ولي متأسفانه نبود يك سيستم متناسب با تغييرات محيطي و پيشرفتهاي روز براي ارتقاء آموزشي كاربردي كاركنان و ايجاد ساختار اداري متناسب با وضعيت فعلي، اين مشكلات را ايجاد كرده است.

بحث طرح تحول سازمان امور عشاير در راستاي سياست دولت مهرورز و عدالت گسترجمهوري اسلامي مطرح مي گردد. آنچه مسلم است در دوران هاي گذشته به جز دوران اوايل انقلاب و مخصوصاً دولت كريمه شهيد رجائي، توجه چنداني به عشاير نشد و وضعيت ناموزون امروز عشاير كه روزي باعث وحشت دشمنان و بازدارندگي بود حاصل اين بي توجهي است كه در امنيت ملي ما مي تواند تأثير گذار باشد. عشاير همواره بعنوان حافظان ذخيره اين مرز و بوم شناخته مي شوند و امام عزيز چه بسيار ژرف انديشانه اين سخن را بر زبان راند كه: عشاير ذخاير انقلابند. زيرا عشاير ضمن اينكه در دفاع مستقيم، شركت جانانه اي داشت، نيروي پنهان داخل كشور بود تا هر زماني دشمن در سرزمين ميهن اسلامي رخنه كند با غيرت و تعصب مثال زدني خود دشمن را زمينگير نموده و شكست دهد و در طول تاريخ به كرات اين موضوع به اثبات رسيده است. غيرت و تعصب عشاير، سرمايه بزرگ امنيتي كشور ماست و هرگوه غفلت اين سرمايه را به باد خواهد داد. اگر با ايجاد تحول در عشاير با حفظ معيارهاي اسلامي و ملي تلاش كنيم يقيناً دشمن را از فكر تجاوز باز خواهد داشت.

 

مباني ضرورت وجود سازمان امورعشاير

عشاير مردماني با فرهنگ ، آداب و رسوم خاص خود و روش زندگي آنها متفاوت با زندگي شهرنشيني و روستايي است. سازمانهاي خدمات شهري و روستايي با توجه به اهداف و مأ موريتهاي خود و شرايط بسيار متفاوت زندگي عشايري نمي توانند پاسخگوي نيازها و مطالبات مردم عشاير باشند.فرهنگ متفاوت، روش زندگي متفاوت، آداب و رسوم متفاوت، روش آموزش متفاوت و ... شرايطي را براي مردم عشاير بوجود آورده است كه برنامه ريزي متفاوت و جداگانه اي را ميطلبد. اسكان عشاير نيز نتوانسته است مسئله متفاوت بودن را حل نمايد و در برخي موارد نيز باعث ناهنجاريهاي اجتماعي گرديده  كه صدمات جبران ناپذيري بر فرهنگ،آداب، رسوم و روش زندگي عشاير وارد كرده است. مسئله احتضار فرهنگي يك مسئله جدي براي مردم عشاير در حال حاضر است و نمي توان سر در برف فرو برد و خيال خام نمود. مسئله تفاوت اساسي فرهنگي مردم عشاير با فرهنگ مرسوم، ريشه بيشتر مشكلات عشاير مي باشد. عدم حمايت نهادي براي حفظ و تكريم فرهنگي مردم عشاير باعث مشكلات ريشه اي و اساسي گرديده است كه باز در اين نوشتار مجال پرداختن به آن نيست. بنابراين وجود سازماني به نام سازمان امور عشاير به دليل اين تفاوتها كه بدون هدايت آنها به تضادهاي فرهنگي تبديل مي شوند ضروري و حياتي بنظر مي رسد و اين ابتدائي ترين حق مردم عشاير است.

ضرورت وجود جامعه عشاير يك ضرورت دفاعي و حفاظت است و استراتژي دفاعي عشاير نكته بارزي است كه به راحتي نمي توان از آن صرفنظر نمود. حافظان دشتهاي وسيع ايران زمين كه بدون آنها مخاطرات زيادي توسط دشمنان ايجاد خواهد شد از عوامل مهمي است كه بايد به سازماندهي عشاير در قالب زندگي و فرهنگ خودشان و برنامه ريزي مدرن اقدام نمود.

از همه مهمتر از بين بردن شكل و شيوه جامعه عشاير باعث مهاجرت آنها به شهرها گرديده و ضمن اضمحلال فرهنگي جامعه عشاير، تأثيرات نامناسبي هم بر روي فرهنگهاي ديگر خواهد گذاشت كه تا حدي شاهد آن هستيم و جلو ضرر را از هرجا گرفتن نفع است و بايد فكري كرد.

اگر عاقلانه و دقیق فکر کنیم عشایر در حال حاضر هم یک فرصت. یک فرصت بی نظیر. دلیل واضح آن این است که عشایر یک منبع گردشگری بی نظیر در جهان است. اگر زمینه فراهم شود می تواند منبع قابل توجهی برای اشتغال زایی و درآمد باشد. این موضوع باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.

تحليل وضع موجود

الف- ساختار و تركيب نيروي انساني و امكانات سازمان

1-ساختار سازمان سنتي و قديمي مي باشد

2- ساختار سازمان جوابگوي مسائل روز نيست

 3- تصميمات در اين سازمان بر مبناي شخص يا مدير محوري است و از توان فكري و علمي اقشار جامعه عشاير و پرسنل سازمان استفاده چنداني صورت نمي گيرد و از هسته هاي فكري و اتاق هاي فكر در اين سازمان خبري نيست.

4- اين ساختار توان كامل پاسخگويي براي حل مشكلات ابتدائي را ندارد.

5- پرسنل مورد نياز اين ساختار تأمين نشده است

6- از نيروهاي تحصيلكرده و متخصص در امورات مربوطه بهره كافي نمي برد.

7- امكانات سازمان حداكثر جوابگوي نگرش سنتي به امور عشاير مي باشد و با توجه به نقشي كه از آن انتظار مي رود توان كافي وجود ندارد

8- بسياري از مسائل مهم عشاير كه فقط مي تواند توسط سازمان امور عشاير و بدست فرزندان عشاير كه آشنا به مسائل عشاير هستند  حل شود به نهادهاي ديگر همانند جهاد كشاورزي سپرده شده است

9- اساسنامه سازمان داراي نقص هاي اساسي است و در آن از امور فرهنگي جامعه عشايرو ساماندهي آن ذكري به ميان نيامده است و بسياري از امورات مهم عشاير در آن وجود ندارد.

10- نسبت نامشخص نيروهاي اداري، خدماتي و تحقيقاتي

11- ستاد ضعيف

12- مديريت سنتي

 

ب- امور آموزش

1-آموزشهاي كلاسيك و دانشگاهي در دانشگاههاي كشور اجرا مي شود و برخي هم كيفيت خوبي دارند ولي آنچه مي تواند اين آموزشها و محتوي آنها را بروز كند پيشرفت و حركت رو به جلو سازمانها مي باشد. سازمان امورعشاير  به روشي ثابت و به صورت سنتي  اداره مي شود كه نياز به آموزش را منتفي مي سازد. با اين حال در سالهاي اخير از نيروهاي تحصيل كرده دانشگاهها نيز استفاده نشده است.

2- از نظر آموزش هاي كوتاه مدت، وضعيت سازمان نامطلوب به نظر مي رسد. آنچه مي تواند تئوريها را كاربردي نمايد آموزشهاي كوتاه مدت  است كه يك نوع ترويج و نهادينه سازي تفكرات جديد در قالب سازمان و ارباب رجوع آن مي باشد. اولين موضوعي كه مي تواند به صورت دوره هاي كوتاه مدت در سازمان امور عشاير ارائه شود دوره هاي فناوري اطلاعات كشاورزي و دامداري است كه در اين دوره هاآخرين روش هاي علمي و مدرن مديريت امور كشاورزي و دامداري و مطالب علمي مربوطه آموزش داده مي شود و با استفاده از مفاهيم و اطلاعات اين دوره ها مي توان برنامه جامعي را با توجه به شرايط اقليمي كشور به صورت بومي طراحي و اجرا كرد.

3- از نظر ايجاد دوره هاي كاربردي در دانشگاههاي كشور اقدامي صورت نگرفته است. علت اصلي آن عدم پيشرفت سازمان امور عشاير مي باشد. نياز به آموزش زماني احساس مي شود كه سازمان حركت رو به جلو داشته و با توجه به تغييرات محيطي و جهاني اهداف و حركت خود را تنظيم نمايد در حاليكه اين سازمان به صورت سنتي اداره مي شود و عدم ورود نيروهاي تحصيلكرده و تازه نفس جديد در سالهاي اخير به ساختار سازمان، همگامي سازمان را براي پاسخگويي به مطالبات عمومي و سازگاري با تغييرات محيطي و جهاني بطور جدي به مخاطره انداخته است.

 

ج- تحقيقات و مديريت تحقيقاتي

در سالهاي گذشته مراكز انگشت شماري  براي تحقيقات در امور كشاورزي و دامداري ايجاد شده اندولي براي رسيدن به قله هاي پيشرفت وترقي در اين زمينه، بسيار ناچيز است و نكته مهمتر اينكه مراكز تحقيقاتي قابلي براي انجام تحقيقات در خصوص فرهنگ و روش زندگي عشاير شكل  نگرفته و تحقيقات اندك انجام گرفته نيز بيشتر حركات و تفكرات انفرادي بوده و در راستاي برنامه مدون و استراتژيك نمي باشد. در بيشتر موارد به ارائه آمار از جامعه عشاير بسنده كرده و مطالب تحليلي عميق و قابل استفاده كمتر ارائه شده است. البته مراكز ذكر شده در فوق نيز به انتقال تكنولوژي مشغول هستند و كار تحقيقاتي كمتر انجام مي دهند هر چند انتقال تكنولوژي زمينه ايجاد تحقيقات مي باشد ولي برنامه ريزي و درك صحيح از اين فرايند مي تواند ما را در رسيدن به برنامه جامع ياري نمايد.

آيا با توجه به موقعيت استراتژيك كشور از لحاظ دامداري و كشاورزي، طرح جامعي براي مديريت تحقيقاتي در سطح كشور وجود دارد در غير اين صورت بايد با توجه به قافله شتابان جامعه بشري به سوي علم و تكنولوژي هاي جديد، در اين زمينه برنامه ريزي لازم انجام شده است.

سازماندهي نيروهاي علمي،  تجربي و تحقيقاتي كشور با مديريت صحيح مي تواند گام مؤثري براي ايجاد حركت هاي مردمي و رقابتي كردن آن در قالب شركتهاي خصوصي باشد.

 

د- نقش و ارتباطات

نقش سازمان در اساسنامه تشكيل سازمان مشخص است ولي آنچه مهم است چگونگي ايفاي بهينه و مؤثر اين نقش است. آيا  ساختار سازمان  جوابگوي مسائل روز مي باشد و مي تواند نقش خود را با اين ساختار ايفا نمايد يا نياز به تحول در ساختار و تركيب خود دارد تا بتواند در تكميل زنجيره و پوياسازي سيستم صنعت دامداري و كشاورزي عشاير مؤثر باشد. هرچند سازمان امور عشاير يك سازمان خدماتي مي باشد ولي با يك قشر خاص روبرو است كه مشكلات خاص خود را دارند. اين مشكلات با توجه به پيشرفت جامعه بشري روز به روز پيچيده تر مي شود. عمده ترين مشكل عشاير مسئله تضاد و تعارض فرهنگي است كه با قشر شهرنشين و روستايي دارد و بايستي براي سازمان وظايفي تعريف شود كه باني ساماندهي فرهنگ عشاير نيز باشد فرهنگي كه تفاوتهاي آن باعث شده جامعه عشاير به عنوان جامعه اقليت فرهنگي محسوب شود.

 

ه- جمع بندي اوليه

1-     ساختار و تركيب سازمان بايد تغيير كند.

2-   به آموزش به عنوان يك مقوله اساسي سازمان توجه و دوره هاي كوتاه مدت و كاربردي به طور علمي و كارشناسي شده اجرا گردند و از نيروهاي تحصيلكرده دانشگاهي باري پيشبرد اهداف سازمان استفاده شود.

3-   انتقال تكنولوژي از خارج بدون انجام مطالعات و تحقيقات، ايجاد صنعت مونتاژي است كه به طور مداوم بايستي از خارج حمايت شود كه با توجه به شرايط سياسي كشور كه در حالت تحريم قرار داريم، منطقي نيست و با انجام تحقيات مي توان اين صنايع را بومي كرد.

4-     از ايجاد دوره هاي كارشناسي و كارشناسي ارشد در حوزه جغرافيا، مديريت و فرهنگ عشاير حمايت شود.

5-   بايد بتواند سهم قشر عشاير را از تسهيلات و امكانات موجود كشور، كه حقوق حقه آنها مي باشد و در حال حاضر از آنها بي بهره هستند از دولت و نهادهاي مربوطه مطالبه و به آنها تخصيص دهد.

6-      ايجاد كانونهاي تفكر يا اتاق فكر با حضور كارشناسان، مجربين و متخصصين

 

تحليل وضعيت تحقيق و توليد

دامداري، كشاورزي معيشتي، صنايع دستي و... عناويني است  كه در بحث تحقيق و توليد در جامعه عشاير مهم هستند. باستاني بودن زندگي مردم عشاير و جذب توريست با توجه به روش خاص جامعه عشاير و ساماندهي آن و عوامل بسيار ديگري، مي تواند نياز به توليدات و روشهاي جديد را در جامعه عشاير ايجاد كند كه مستلزم امر تحقيقات مي باشد. در زير به تحليل كلي وضعيت تحقيق و توليد در جامعه عشاير مي پردازيم.

1-   فعاليتهاي تحقيقاتي در حال حاضر از ضعف عقلانيت برنامه اي رنج مي برد و به نحو مؤثري مبتني بر نيازها، استراتژي مشخص، سياستها و الگوي توسعه مشخص تكنولوژيك و ... نيستند.

2-     روش موجود بدليل عدم استفاده كامل از عقلانيت علمي فاقد كارايي و اثربخشي كامل است.

3-     روش موجود اجراي پروژه هاي خيلي بزرگ و خيلي پيچيده با ريسك بالا مواجه است.

4-     بدليل فقدان هرگونه نظام جامع اطلاعاتي و نيز يك بازوي تصميم سازي قوي، امكان مديريت مؤثر را منتفي مي سازد.

5-   تحول از تحقيق و توليد بر مبناي توان به تحقيق و توليد و توليد به دنبال نياز، مستلزم يك انتقال اساسي از الگوي موجود(الگوي سنتي محور) به الگوي مياني(الگوي مهندسي محور) و در نهايت به الگوي مطلوب (الگوي محقق محور) دارد. در زير شرح مختصري از اين الگوها مقايسه مي شود.

 

مقايسه الگوها

شاخصها

الگوي سنتي محور

الگوي مهندسي محور

الگوي محقق محور

چگونگي تقريب

تجربيات

- منبع شناسي

- واردات اجزا

- توليد قطعات

نيازشناسي

تحقيقات و توليد تكنولوژي

طراحي(مفهومي- كلان- دقيق)

نمونه سازي- توليد

زيرساخت

تفكرات بومي و قومي

نظام مهندسي قدرتمند

نظام تحقيقاتي قدرتمند

مشخصات(محدوديتها)

عدم هرگونه تغيير و حركت به سوي پيشرفت

- عقب ماندگي دائمي از دنيا

- حركت در چارچوبي كه براي دنيا روشن است و موجب غافلگيري نخواهد شد

- عدم قابليت انعطاف، تغيير و بويژه توسعه

- ضعف شديد در جذب و نگهداري نخبگان

- ضعف شديد در بعد دانش افزايي فعاليتها

- فراهم كردن امكان پيش افتادگي

- وجود امكان ناشناختگي و غافلگيري

- قابليت انعطاف و توسعه

- قابليت بالا در جذب و نگهداري نخبگان

- بعد دانش افزايي قوي

- انباشت دانش و اطلاعات

- سير مراحل پيشرفت از طريق انتقال يافته ها به نسل بعدي همكاران

 

مشخصه هاي اصلي سازمان چيست

1-     به لحاظ فرهنگ و ساختار يك سازمان اجرايي اداري است.

2-     پتانسيل انساني قابل بهره برداري دارد ولي نيروهاي متخصص به اندازه كافي ندارد.

3-     يك سازمان كشوري است و پوشش خدمات آن شامل بيشتر مناطق جغرافيايي كشور مي شود.

4-     داراي اعتبار و منزلت دولتي و داراي جايگاه شناخته شده مردمي است

5-     از امكانات اوليه برخوردار است.

6-     متولي امور يك قشر خاص از جامعه است.

 



ارسال توسط اله کریم عباس نیا