خاطرات يك مراقب
موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

امروز 30/8/89 است. با يكي از همكاران در خصوص موفقيت صحبت مي كردم. به او توضيح دادم كه حدود 3 سال است كه بطور جدي بر روي اين موضوع كار مي كنم و به جاهاي خوبي هم رسيده ام. من موفق شده ام و به ژاس اين موفقيت مي خواهم اين راههايي را كه منجر به موفقيت شد را به نسل جوان ارائه كنم.

مي خواهم به نسل جوان، آنچه را كه باعث تحول من شد بيان كنم. مي خواهم داستان زندگي ام را فرياد كنم و صحنه آن را كه سراسر درس و عبرت است براي استفاده ديگران بنويسم.

عزيزان نبايد خود را دست كم بگيريم و لذا بايد حاضر باشيم كه شكست هايي كه در زندگي با آن مواجه شده ايم و درس هاي زيادي براي نسل جوان دارد تشريح و راههاي پيروزي نسل آينده و يا جوان را با آنها روشن سازيم.

من به عنوان يك عضو كوچك از جامعه انساني بايد حاضر باشم و خود را موظف مي دانم داستان زندگي ام را بدور از هرگونه غرور و خوربيني در معرض قضاوت و عبرت ديگران قرار دهم تا درس هاي لازم را از آن بگيرند. همانطور كه دانشمندان بزرگ با نوشتن داستان زندگي خود راههاي موفقيت را به نسل هاي بعدي انتقال دادند.

موقعي كه خوانندگان بدانند مني كه الان در كمال افتخار و عزت برايشان مي نويسم يا سخنراني مي كنم نيز با موانه و مشكلات عديده اي مواجه بوده ام و حتي در بعضي مواقع راه خطا يا انحرافي رفته ام لذا اميدشان براي اصلاح و متعاقب آن رشد و بالندگي زياد خواهد شد.

در حال حاضر آنچه باعث شده هدايت جامعه توسط دانشمندان، علما و نخبگان مشكل شود جدا شدن اين طبقه از مردم است. مثل اينكه اينها از اول در كمال رشد و بالندگي بوده اند و از روز اول اينگونه بوده است در حاليكه اگر زندگي آنها را مورد بررسي و دقت قرار دهي يقيناً متوجه خواهي شد كه اينها سخت ترين راه را پيموده اند.علما و آنهايي كه مراتبي از مال را طي كرده اند بايد بيايند به مردم بگويند اي مردم ما هم مثل شما هستيم ما هم خيلي اشتباهات كرديم ما هم راه خطا رفتيم و در زندگي خود فراز و نشيب داشتيم ما هم در زندگي شكست خورديم حتي ما هم مثل شما هوي و هوس داريم. ولي ما تلاش كرديم. پشتكار داشتيم ما تسليم نشديم. ما آگاهي خوبي از جهان به دست آورديم.

مردم فكر مي كنند آنهاييكه علم يا دانشمند هستند از روزي كه از مادر متولد شده اند اينگونه بوده اند و از همان روز هدايت شده اند. فكر مي كنند اين بزرگان حتي يك بار هم عمل خلافي انجا نداده اند در حاليكه ممكن است اعمال خلاف اينها در دوران شكل گيري شخصيت شان از همه ي ما بيشتر باشد.

حتي علما و مراجع تقليد بايد بيايند بگويند كه ما هم در راه رشد و تعالي با مشكلات زيادي مواجه بوده ايم. دچار خطا شده ايم ولي بياند به مردم دلائلي كه اين مشكلات و موانع نتوانستند در راه موفقيت آنها خللي وارد كنند را به مردم بيان كنند تا مردم از آنها استفاده و راه خود را تشخيص دهند.

يكي از مزايا و حسن هاي روانشناسي غربي استفاده از داستان زندگي خودشان و بيان مشكلات و موانعي كه در راه رشد و تعالي آنها وجود داشته است مي باشد. هيچ كس از اول عالم يا فقيه يا دانشمند به دنيا نيامده بلكه عوامل و شرايطي وجود دارد كه در صورت عمل به آنهامي توان شاهد موفقيت را به آغوش كشيد.

دكتر وين داير، آنتوني رابينز، لوئيز هي، ديل كارنگي، آبراهام لينكلن، ناپلئون هيل و ... همگي به اين علت در جهان موفق بوده اند كه با مردم روراست بوده و از خود يك موجود مقدس و دست نيافتني نساخته اند.

يكي از مشكلاتي كه در جامعه ما وجود دارد اين است كه نمي دانيم چگونه به معرفي الگوهاي خود بپردازيم. از الگوها قهرمان هاي دست نيافتني ساخته و حتي باعث نااميدي جوانان در طي كردن مسير الگوها مي شويم. چون الگوها را بي نقص جلوه مي دهيم. طوري كه جوان فكر مي كند او معصوم بوده است و مي بيند خودش نمي تواند معصوم باشد و در وسط راه از طي كردن مسير منصرف مي شود.





ارسال توسط اله کریم عباس نیا