موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

فوتبال را از جنبه های مختلفی می توان بررسی کرد. از دیدگاه مکاتب و ادیان مختلف می توان به آن نگاه کرد. همه تقریباً در مورد این دیدگاهها اطلاعاتی داریم ولی به نظر من فوتبال با این روشی که در کشور ما اداره می شود اخلاقی نیست. اخلاق را هر چقدر هم که نسبی فرض کنیم بازهم با فوتبال همخوانی ندارد. درست است که قوانین انظباطی فوتبال بازدارنده است ولی



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:فوتبال, مکاتب, ادیان, اخلاق,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

همه چیز از فکر شروع می شود. طرز تفکر ماست که در زندگی بیرونی ما متجلی می شود. از کوزه همان بیرون تراود که در اوست. لذا باید فکرمان را درست کنیم. اگر زندگی متوسط الحالی داریم به خاطر طرز تفکری است که داشته ایم. از این به بعد برای اینکه بتوانید زندگی خوبی داشته باشید باید طرز فکر خود را تغییر دهید. لذا دستورالعملی در زیر پیشنهاد می شود:



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:فکر, منفی, عادت,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.
مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.
مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند . و این مهارتها عبارتند از:
•          خودآگاهی / همدلی
•          ارتباط / روابط بین فردی
•          تصمیم گیری / حل مساله
•          تفکر خلاق / تفکر انتقادی
•          مقابله با هیجانات / مقابله با استرس



ادامه مطلب...
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

نکته بسیار مهمی که در تنظیم روابط در منزل و مخصوصاً با همسر باید در نظر گرفت لج و لجبازی است. بعضی مواقع ما لج و لجبازی خود را به مسائل دیگر ربط می دهیم و این موضوع ریشه مهر و محبت را در خانواده می کند و سردی را حاکم می کند. مرد خانواده نباید در پی ارضای حس مردانه حکمرانی خود به هر طریقی باشد. بعضی از مشکلات خانواده ها در واقع به این مسئله ربط پیدا می کند. مرد خانه مسائل دیگر را مطرح می کند ولی در واقع فقط و فقط به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود است و قصد دیگری ندارد.

اگر در خانواده های امروزی به حس مردانه حکمرانی، بهای بیش از حد بدهیم و تمام روابط ما با این موضوع گره بخورد آنگاه روابط خاص زن و شوهری به این موضوع ربط پیدا کرده و تا زمانی که زن از مرد تبعیت کامل و بی قید و شرط می کند مرد ارتباط عاطفی خوبی با زنش دارد و زمانی که زن مقداری هم تمایل به خواسته های خود پیدا می کند مرد او را طرد می کند و این بسیار مضر است. امروزه در دنیایی نیستیم که بخواهیم زنان تابع محض مردان باشند. امروزه زنان هم رشد کرده اند و از عقلانیت قویتری نسبت به گذشته برخوردارند و باید ظریفتر با آنها برخورد نماییم.

نکته مهمی که وجود دارد مرد باید حس و تمایل حکمرانی خود را به مسائل مرتبط با خواسته های زن قرار ندهد. یعنی اینکه زنان تا حدی تمایل به خودنمایی دارند و این جز ذات آنها است و نمی توان با آن مبارزه کرد بلکه می توان آنها را تعدیل کرد و لذا مرد حس و غریزه حکمرانی و مقتدر بودن خود را باید به طریقی دیگر از قبیل حفظ حریم، نفوذ کلام، شخصیت متعالی، نظافت قابل قبول و ... نشان دهد و مسائل جزئی و بی اهمیت را بزرگ نکند و آن را تبدیل به معضل زندگی ننماید.

باید عاقلانه تر فکر کنیم ما بعضی وقتها به مسائلی گیر می دهیم که فقط و فقط به دلیل تمایل ما به حکمرانی است و دلیل عاقلانه دیگری ندارد.

زنها هم علائقی دارند که جزء ذات آنها و در نهاد آنهاست و مبارزه با ذاتی که خدا در وجود زن قرار داده هیچ عایدی جز به هم ریختن اوضاع و ایجاد بحران نخواهد داشت.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

طبق اخباری که در سایت ها آمده 5 میلیون از افراد قشقایی، طرفدار تیم تراکتورسازی تبریز هستند. آنچه باعث شده مردمانی در فارس و در حدود 2000کیلومتری تبریز، به تیم تراکتورسازی علاقه داشته باشند همان هم زبانی است. البته در طول تاریخ قشقایی ها همیشه نیم نگاهی به موطن اصلی خویش که همان آذربایجان است داشته اند.

بویول گده تبریزه – قنات ریزه ریزه

این راه به تبریز میرود و قناتش ریز ریز است

تارم بیزه بیر یول ور بیزو گدگ الکمیزه

خدای من راهی به ما نشان ده تا به سرزمینمان برویم.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا


● اولین گام در دستیابی به شانس و ثروت این است که از دارائی‌های خود آگاه بوده و از آنها بهره بگیریم. باید این مطلب را بفهمیم که همه دارایی‌ها و سرمایه‌ها‏ نعمت خداست که می‌توان از آنها استفاده کرد. نعمتهایی در وجود هر شخص نهاده شده است که هر شخصی می‌تواند به اندازه درک و فهم خود از این نیروی خدادادی که در وجود وی نهاده شده است‏ استفاده کند و زندگی را به میل خود در راحتی و خوشی بگذراند. بنابراین باید هر شخصی صفات خدایی را در خود جستجو کند.

انسان باید بداند که به دنیا آمده است تا با بهره گیری از توان،گنجایش باطنی و روحی،استعداد و ذهنی پر از ایده‌های تازه بتواند شغل و درآمد خوبی داشته باشد و هم شانس و هم ثروت را متوجه خود سازد. اما زمانی شخص احساس توانگری خواهد کرد که با خدا یکرنگ شود و با او دوست باشد‏، آنوقت است که با توجه به تقوایی که دارد خودش را خوشبخت یا بدبخت می داند. در حقیقت باید گفت که پولدار شدن و رشد کردن در زندگی ربطی به کار و حرفه ندارد، بلکه ثروت ارتباط مستقیم با ذهن و باور انسان دارد و اینکه انسان چگونه خود را با محیط سازگار می کند و از گنجینه باطنی‌اش استفاده می‌کند. انسان نباید به خود اجازه دهد تا افکار منفی در او رخنه کند بلکه باید همواره به خود بگوید که: "من گنجی در نهان دارم و تا جایی که بتوانم از آن برمی دارم."

پس زمانی انسان می‌تواند به شانس و ثروت دست یابد که ذهن و فکر او بر دنیایش حکومت کند؛ یعنی زمانی که انسان به این واقعیت برسد که همانطور که نفس کشیدن در دست اوست، بدست آوردن ثروت نیز در اختیار او نهاده شده است و او می تواند هر چقدر که ثروت می‌خواهد بدست آورد بنابراین کافی است که انسان به اقیانوس فکر و ذهن خود مراجعه کند و در آن دست دراز کند تا به آرزوهای خود برسد.

● گام دوم این است که انسان باید حق خود را از زندگی بیابد‎؛ یعنی انسان باید مقام خود را در جهان هستی پیدا کرده و قدرت و استعداد خود را به دیگران نشان دهد و مفید باشد و در این صورت است که انسان می تواند حق خود را از زندگی، آرامش‏، آسودگی، رفاه، آزادی و بهره‌مندی از نعمتهای بی دریغ پروردگار درک کند. انسان باید به این قاعده اعتقاد داشته باشد که "هر طور فکر کنی همانطور می‌شود."‎؛ یعنی به اصل علت و معلول باید توجه داشته باشد که اگر به فراوانی و آسایش و نعمت و یک زندگی با نشاط و مملو از موفقیت اعتقاد داشته باشد و به آن فکر کند و از موهبت و دارایی‌های وجودی‌اش بهره بگیرد بی شک به این طریق هر چه را که می‌خواهد کسب خواهد کرد.

انسان باید افکار خود را با موج مثبت پر کند و به این اصل اعتقاد داشته باشد که پروردگار در هر لحظه برای کمک به او آماده است و حمایت کننده اوست و در هر وضعیتی به کمک او می‌آید و او را از بدبختی و بیچارگی رها خواهد کرد و این در صورتی میسر خواهد بود که انسان با توجه به تقوایی که دارد و ارتباطی که با پروردگار خود برقرار می‌کند، خدا را حامی و پشتیبان خود ببیند. بنابراین انسان اگر با خدا باشد خدا نیز همواره نیازهای او را برطرف خواهد کرد.

● گام سوم این است که انسان بخاطر نعمتهایی که خدا به او ارزانی داشته است سپاس پروردگار را به جا آورد و به این نتیجه برسد که هر آنچه که پروردگار به او عطا کرده، خود گنجی نهان است که در صورت بهره‌گیری درست می‌تواند انسان را به آرامش و خوشبختی برساند. پس انسان در هر شرایطی باید شاکر و سپاسگزار پرودگار باشد. انسان باید بداند که قانون ثروت همانطور که برای بقیه وجود دارد برای او نیز برقرار است پس انسان باید ثروت و نعمت را در یک قدمی خود ببیند و برای رسیدن به آن از نیروی باطنی‌اش بهره بگیرد. اما نکته دیگر این است که انسان خود تفکر تهیدستی و فقر را در ذهن خود تداعی می‌کند و به خود می قبولاند که تهیدست و فقیر است چرا که اشخاص دیگری نیز وجود دارند که در شرایط آنها زندگی می‌کنند، حرفه و کاری شبیه کار آنها انجام می‌دهند اما در عین حال زندگی خوش و شادی را می‌گذارنند و چهره‌ای بشاش دارند. پس انسان باید تفکر تهیدستی را نوعی بیماری روحی بداند و اجازه نفوذ این تفکر را به خود ندهد و در عوض این تفکر را در خود بپروراند که "ثروت خدا در زندگی من می‌باشد و همیشه بر آن افزوده می شود."

تفکر دیگری که انسان باید همیشه در ذهن خود داشته باشد این است که "ثروت مال من است و به آن می‌رسم". اگر انسان به این تفکر اعتقاد داشته باشد برای بدست آوردن آن سعی خواهد کرد تا از فکر و ایده‌های تازه استفاده کند و به مهارت جدید دست یابد و راه پیشرفت را در پیش بگیرد.

● گام چهارم نیز در دستیابی به شانس و ثروت این است که اولاَ انسان باید بداند که حسادت و بدخواهی مانع توانگری و دستیابی به ثروت است؛ یعنی در اینجا انسان تفکر خلاقانه ندارد و مایل است که خود به سعادت و پیروزی برسد اما دیگران از این موهبت بی بهره باشند. در اینجا انسان فکر منفی را در خود تداعی می‌کند و چنان که قبلاَ نیز گفتیم دیگر نمی‌تواند با این تفکر منفی به آنچه که می‌خواهد دست یابد. ثانیاّ انسان باید شکست را پل پیروزی بداند و با اولین شکست خود را نبازد چرا که انسان زمانی شیرینی و خوشی پیروزی حقیقی را خواهد چشید که شکستی را تجربه کرده باشد.

● سخن پایانی

از آنچه که گفتیم چنین بر می آید که سرمایه اصلی انسان در شناختن خویش و شناختن منبع بی حد نیروها و انرژی‌هایی است که در درون او نهاده شده است. که اگر انسان به این شناخت دست یابد آن زمان است که می‌تواند هر چقدر که بخواهد ثروت بدست آورد و تنها کافی خواهد بود که دست دراز کند و کامیاب گردد. پس اولین اصل توانگری و دستیابی به شانس و ثروت این است که از این مسئله شناخت داشته باشیم که فکر تنها مخزن نهانی انسان است که قادر است او را به اصل و سرچشمه منابع مادی و آشکار زندگی راهنمایی کند و به عبارتی دیگر از منبع و مخزن بی حساب باطن، ثروتی را که می‌خواهد در دستان او بگذارد. نکته دیگر این است که اگر ذهن انسان آماده باشد یعنی تفکرات مثبت را در خود بپروراند آنگاه همه چیز آماده خواهد بود. پایان سخن نیز یک توصیه حکیمانه است که انسان باید با پول و ثروت ارتباط دوستانه‌ای داشته باشد؛ یعنی آن را در راه خیر و برکت به راه بیاندازد و همواره سپاسگزار پروردگار یکتا باشد.
 




تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:ثروت, شکرگزاری, باطن, تفکر, ذهن, شانس,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

اکنون در پناه خرد الهی، در پرتو عشق الهی و به یمن هدایت و قدرت الهی به سوی کار درستی که در انتظار من است کشیده می شوم تا با ارائه خدمتی عالی، درآمدی عالی داشته باشم. هم اکنون طرح الهی زندگیم به سیمای تجربه هایی ملموس متجلی می شود تا برایم سلامت، سعادت کامل، موفقیت و ثروت بیکران آورد.




تاریخ: دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:خرد الهی, عشق الهی, درآمدی عالی, ثروت, بیکران,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

امروز گفتم همین جوری یک سری به سایت بزنم و مطالبی را که به ذهنم می رسد فی البداهه بنویسم. مثلاً بنویسم من خوشحال هستم. من دارای ثروت، سلامتی و موفقیت هستم. من به خودم توجه دارم. هیچ چیزی نمی تواند مرا عصبانی کند. من عاقلانه فکر می کنم. امور مالی من چرخش فوق العاده دارد. زندگی به کام من است. من خوب خوب خوب هستم و از هیچ چیز و هیچ کس نگران نیستم. من همه چیز را به خدا می سپارم. این سپردن واقعی است و لذا هر اتفاقی رخ دهد راحت و رلکس هستم. من به وظایف خودم عمل می کنم.

من شما را دوست دارم چون تجلی خداوند هستی. هرکه نمی خواهی باش. کارگر، پروفسور، دکتر، مهندس، خانه دار بی خانه، هرکه نمی خواهی باش. من دوستت دارم و از ته دل برایت درود می فرستم.

در میان این همه نعمت و برکت غرقیم چرا خوشحال نباشیم. خوشحالیم خیلی هم خوشحالیم. لذا به تو عزیزم هم توصیه می کنم از تمام عادتها و قید و بندهای دنیایی خارج شو و خود را به نیروی هماهنگ کائنات بسپار ببین چه حالی می کنی. مگر می شود در دامن نیروی لایزال و بی نهایت باشی و از آن سرشار نگردی و زندگی ات عالی نباشد.

موانع و مشکلات پله های ترقی ما هستند. هر وقت دچار مشکلی شدید خوشحال باشید چون در واقع یک پله به شما نشان داده شده که شما را به رشد و پشرفت دعوت می کند.

یعنی ما چقدر راه را اشتباه میریم. جایی که باید خوشحال بشیم ناراحت می شیم. مشکل یا پله ترقی ماست یا اینکه زدیم به جاده خاکی و او داره به ما هشدار می ده که راهت را پیدا کن در خاکی هستی.

با این دید دنیا چقدر شیرین می شود. شیرینی بدون عادت. شیرینی که هر چه رخ داد شیرینی است و حلاوت. شما فقط درس می گیری راه را پیدا می کنی و حلاوت را با یاد خدا قویتر می کنی و خدا را در وجود خودت قویتر می کنی.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

من در کمال فرزانگی، عشق و داوری نیکو در همه امور مالیم از اقتدار مثبت جوهر غنی خدا کام می جویم و از هر جهت توانگرم.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

بسیاری از ما در صورتیكه فلسفه‌ی كاری كه انجام می‌دهیم بدانیم احساس تعهد بیشتری نسبت به آن خواهیم كرد. ما در این فصل به بررسی اصول بنیادین پرورش عزت‌نفس می‌پردازیم.
1)بررسی دقيق: قبل از ایجاد هرگونه تغییری، منطقی است كه مطالعه دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم
2) توضیح: زمانیكه كه اطلاعات خود را جمع‌آوری كردیم، باید آنها را تا حد امكان تجزیه و تحلیل كنیم و مسئولیت هر آنچه را نتوانستیم تغییر دهیم به دیگران واگذار كنیم.
3) عشق: دوست‌داشتن خود باید به سرعت و كاملا در تمامی روش‌های عملی و قابل‌اجرا در نظر گرفته شود.
4) تمركز: باید در هر برنامه شما تنها بر روی یك مسئله تمركز كنید و به عمق آن توجه كنید
5) تصور: ایجاد تصویری روشن كه شخصیتی كه مایل به رسیدن به آن هستید باعث ايجاد انگیزه و پیشرفت می‌شود
6) خط ‌مشی: طرح و برنامه خود را با یك سازماندهی عالی تقویت كنید. در كنار هر هدف طولانی‌مدت سه هدف كوتاه مدت داشته باشید.
7) محرك‌ها: شناختن محرك‌های كاهش عزت‌نفس در ما، كمك می‌كند اقدام های مناسب را در مورد آنها انجام دهیم.
8) تشویق: از آنجا كه افراد با عزت‌نفس ضعیف از تشویق كردن خود غالبا پرهیز می‌كنند.ما همواره نیازمند فردی هستیم كه دائما شما را به خاطر پیشرفت‌هايتان تشویق كند.
9) تجربه: مطمئن‌ترین راه برای آزمودن روش مناسب برای تقویت عزت‌نفس، تجربه شخصی آن است




تاریخ: شنبه 28 آبان 1390برچسب:عزت نفس, عشق, تشویق, محرک ها, خط مشی, تمرکز,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا